از دیدگاه غربی، جهان بینی اسلامی ممکن است به عنوان یک مذهب پسرونده شناخته شود که تلاش می کند که به زمان ها پیش از دنیا گرایی برگردد. تجربه مسیحیت در غرب یک دیدگاه ذهنی را ایجاد کرده است که معتقد است که اسلام تلاش دارد تا به زمان سلطه کلیسا برگردد، که با دانش و منطق در تقابل بود.
با این حال، این دیدگاه سکولار لزوما در تمام جوامع و تمدن ها قابل قبول نیست. این شرحی از تجربه اروپایی ها و تاریخ مسیحیت در غرب می باشد. همان طور که در Elide (1987) آمده است، سکولاریسم یا همان دنیا پرستی یک محصول غربی است:
این انشعاب بینی مذاهب و معتقدین به دنیا پرستی یک محصول غربی است که در ارتباط با … این تفاوت بین روحانیون و کفار، بین مذهب و دیگر جنبه های تلاش های بشری، نتیجه فرایند سکولاریست شدن است که جوامع غربی / مسیحی، به ویژه از قرن هفدهم به بعد آن را تجربه کرده است. (Elide، ۱۹۸۷، صفحه ۱۲ همان گونه که توسط Haneagf نقل شده است. ۱۹۹۷، صفحه ۴۰)
از مباحث بالا می توان متوجه شد که جهان بینی و ارزش ها و هنجارهای متعامل اقتصادی و قوانین جوامع غربی و اسلامی کاملا با هم متفاوتند. در حالی که غرب به سمت مراحل جدید تکنولوژیکی و علمی قدم بر می دارد، جهان بینی اسلامی از تفسیر قرآن و حدیث به دست می آید. جهان بینی غرب در حرکت های منطقی (فلسفه یونانی) دولت های لکولار (امپراطوری رم) مذاهب تارک دنیا (رهبانیت، کاتولیک روم و دانشمندان قرون وسطی)
تجارت به عنوان مذهبی که پروتستانیزم و بازگشت به سکولاریسم نامیده می شود حرکت های منطقی و انسان گرایانه روش فکری، مراحل مدرنیسم و پست مدرنیسم، ریشه دارد. این جهان بینی همچنین پیشرفت های صنعتی گرایانه و تکنولوژیکی را نیز پشت سر گذاشته است که از ویژگی های جوامع اسلامی نمی باشند. (برای مشاهده مثال به Russell 1995، Davis 1997 مراجعه کنید) دانش جوامع مسلمان بیشتر در زمینه علوم دینی توسعه یافته است و آن ها مشکلات زندگی واقعی را از طریق تفسیر کتاب آسمانی از طریق قیاس و ا جماع حل می کنند جوامع مسلمان پس از یک دوره شکل گیری و ساختار یابی که در نتیجه توسعه تاریخی و تشکیل جامعه دادن بود، اکنون تلاش می کند تا ملزومات انعطاف پذیری و انطباق پذیری شریعت اسلامی را برای عصر حاضر دوباره تثبیت و ساختار یابی کنند.
حتی هنگامی که در قرون وسطی مسیحیت بر اروپا سلطه داشت، باز هم اختلاف نظر جای مربوط به سکولاریسم بین کلیسا و ملت، و بین روحانیون و کفار وجود داشت. تجدید ساختار و روش فکری دوران رنسانس، گام هایی برای خارج شدن از مذهب به خود ندیده است، اگر چه پس روی هایی در چهارچوپ سیاسی آن، از حکومت رهبری مسئولیت پذیر به سمت دیکتاتوری مستبدانه (رئیس جمهوران کنونی) دیده می شود تنها در دوره های اخیر مستعمراتی و پس از آن بود که قوانین دولتی از مذهب جدا شدند. با این حال، علی رغم رویکرد پیشروی گرایانه غرب، جوامع اسلامی همان طور که در تجدید حیات اسلام در کشورهای اسلامی مشاهده می شود، تمایل دارند تا به سوی مذهب بازگردند.
جهانی بینی اسلامی، همان طور که از کتاب آسمانی آن ها بر می آید یکی زا جهان بینی دوگانه اسلام است در جوامع غربی، مذهب به مرور کمتر و کمتر در فعالیت های اقتصادی و رفتار مصرفی دخیل می شود از سوی دیگر، مسلمانان می خواهند تا یک سیستم اقتصادی اسلامی داشته باشند که با آموزش ها و هنجار های مذهبی آن ها مطابقت داشته باشد (Islahi، ۱۹۸۸) بنابراین، جهان بینی و ارزش های متفاوت منجر به تفاوت در اهداف اقتصادی و هنجارهای اقتصادی / اجتماعی می شود که به نوبه خود، نیازمند حسابداری های متفاوت است، که اطلاعات مناسب را که به تصمیمات مناسب و هدایت اقتصاد بر اساس جهان بینی مورد قبول منجر می شوند، در اختیار تصمیم گیرندگان بگذارد.
مقایسه جهان بینی و ارزشها
جهان بینی و ارزشهای اسلام در بالا توضیح داده شدند به طور خلاصه این جهان بینی دو گانه است یکتا بودن خدا (توحید) سنت (خلیفه)، جوابگویی (احتساب) با توجه به اصل توحید وحدت دولت و مذهب بوجود می آید که در تقابل با اصول سکولاریسم غرب می باشد از دیدگاه غربی جهان بینی کنونی می تواند نوعی سکولاریسم ساختاری ماده گرایانه باشد. مذهب در بهترین حالت در زندگی خصوصی افراد دخیل خواهد بود.
روند پست مدرنیست به سمت بی اعتقادی و شکاکیت به زندگی دوباره یا وجود روح به نظر می رسد این مفهوم را می رساند که زندگی فاقد هدف و مقصود می باشد (Handy، ۱۹۹۷) به طور کلی، اعقتاد به آخرت به عنوان هدف نهای از زندگی، وجود ندارد. اگر چه، تحقیقات انجام شده نشان داده اند که یک اعتقاد کلی به خدا در مردم این جوامع وجود دارد (مثلا Asbford & Timms 1992) اما طبیعت آن، هدف و ارتباط ان با زندگی بشر به شدت در تفکرات غربی مبهم و گیج کننده است. محققین مشاهده کرده اند که ماده گرایی اقتصادی نه تنها به راه زندگی تبدیل شده است بلکه به هدف نهایی وجود در غرب بدل گشته است، اعتقاد و پرستش کلی علم و تکنولوژی به منجر به فردگرایی در خانواده ما، سودمند گرایی، و مصرف گرایی به همراه نهیلیسم شده است، به نظر می رسد که قانون گذاری به ابزار اصلی ایجاد هماهنگی و دفاع در ارزش های حقوقی و اجتماعی بدل شود. علاوه بر این، مفهوم آزادی و حقوق فردی منجر به حقوق مالکیت نامحدود و خصوصی شدن منابع عمومی شده است که باعث می شود داراییها در استان عده کمی جمع شود و منجر به هدر رفتن، سوء استفاده و تخریب محیط زیست شود (آرنولد و کوپر، ۱۹۹۹، ماندرز و بوریت، ۱۹۹۱)
با این حال، توجه فزاینده ای به نابرابری، عدالت اجتماعی و مسایل محیط زیستی می شود، اما فقدان یک هدف زیر بنایی منجر به فقدان وفاق در بین گروه های مختلف موجود در جوامع غربی بر سر این که چگونه این مسایل را باید حل کرد شده است (به گری و همکاران، ۱۹۹۶، گری و بینگتون، ۱۹۹۸ مراجعه کنید)
از طرف دیگر جهان اسلام با این که خود اسلام به وحدت قوانین رهبری تاکید دارد و مشارکتی فعال در زندگی دنیوی را تشویق می کند، اما فقدان وحدت سیاسی و دموکراسی و پیشرفت های علوم هادی از ویژگی های آن به شمار می رود این امر را می توان با مطالعه تاریخ اولیه آن که شامل مساوات طلبی و طبیعت صرف از قانون و عصر طلایی علمی و فرهنگی پس از آن در هنگام دوران سیاه اروپا اثبات کرد. با این حال آموزه های اسلامی در کنار خواست جوامع اسلامی برای تغییر جوامع خود به یک جامعه یکپارچه از طریق اسلام دست نخورده باقی مانده است.
اگر چه ممکن است مقایسه ارزش های علم گرایی غرب با ارزش های تئوریک غرب نامناسب به نظر برسد، اما ارزش های اسلامی تنها اعتقادات تئوریک روحانیون نیستند بلکه تماما در زندگی اقتصادی و اجتماعی مسلمین دخیل هستند. این امر برخلاف رژیم های حکومتی بدون مجلس قانونگذاری می باشد که هم اکنون بر دنیای مسلمین حکومت می کنند این حقیقت که اسلام حداقل تا حدی در حوزه اقتصادی در اغلب کشورهای اسلامی فعال و دخیل است، و افزایش نقش اقتصاد اسلامی و توسعه و گسترش موسسات اسلامی، این مقایسه را تایید می کند. در هر صورت، این وظیفه محققین آکادمیک است که موارد تئوریک را مورد بررسی قرار دهند و مدل های تئوریک و عملی را با هدف تغییر جامعه برای بهتر شدن، توسعه دهند.
حسابداری اجتماعی و انتقادی زمانی یک ایده تئوریک محققین دانشگاه می برد (برای مطالعه خلاصه حسابداری اجتماعی طی ۲۵ سال اخیر به متیوس ۱۹۹۷ مراجعه کنید) اگر برخی از محققین دانشگاهی به این مورد توجه نمی کردند و آن را مورد بررسی قرار نمی دادند، این نوع دیگر حسابداری اکنون تا این حد توسعه نیافته بودند در هر صورت تاسیس سازمان های اقتصادی اسلامی که در تلاش برای به عمل در آوردن ارزش های اسلامی در حوزه اقتصاد هستند به این مطالعات جنبه عملی می بخشد.
ثبت دیدگاه