“سی سال پیش پرچم اتحاد جماهیر شوروی برای آخرین بار از کاخ کرملین پایین کشیده شد. اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی که از خاکسترهای امپراتوری روسیه (۱۹۱۷) برخاسته بود، در ۲۵ دسامبر ۱۹۹۱ منحل شد و موجی از انقلاب های دموکراسیخواهانه را در سراسر کشورهای کمونیستی حوزه اروپای شرقی به راه انداخت. آمریکا و غرب در جنگ سرد پیروز شده بودند.”
به گزارش مادوند، فرد زیلیان، یک مقام ارشد بازنشسته ارتش آمریکا و استاد تاریخ و سیاست در دانشگاه سالوا رجینا در مطلبی که رسانه “نیوپورت دیلی نیوز” منتشر ساخت، نوشته است: «در طول دو سال منتهی به این رویداد، من افتخار خدمت به عنوان یک افسر رابط ارتش ایالات متحده در ارتش آلمان را داشتم. من و خانوادهام در حاشیه جامعه دیپلماتیک آمریکا در شهر بن، پایتخت کشور آلمان غربی آن زمان، زندگی میکردیم و شاهد واقعه اتحاد مجدد آلمان شرقی و غربی در سوم اکتبر ۱۹۹۰ بودیم.
جنگ سرد در واقع وضعیت آکنده از تنش و رقابت بین آمریکا و متحدانش علیه اتحاد جماهیر شوروی و متحدانش بود؛ وضعیتی که پس از جنگ جهانی دوم آغاز شد. مورخان در مورد تاریخ دقیق شروع آن اختلاف دارند. با این حال مطمئناً این پدیده با سخنرانی هری ترومن، رئیس جمهوری اسبق آمریکا در مارس ۱۹۴۷، آغاز شده بود.
ترومن به دنبال اعمال فشار شوروی به ترکیه و کمکش به کمونیستها در جنگ داخلی یونان در سالهای اولیه پس از جنگ جهانی دوم در سخنرانی خود اظهار داشت: مردم تعدادی از کشورهای جهان اخیرا بر خلاف میلشان شاهد تحمیل شدن رژیمهای تمامیتخواه به کشورشان بودهاند.
وی در ادامه در خصوص انتخابی که هر ملتی با آن روبرو شده، گفت: سبک زندگی “مبتنی بر خواست اکثریت” در مقابل سبک زندگی “بر اساس تحمیل زورمندانه خواست یک اقلیت بر اکثریت” مطرح شده است.
وی سپس سیاستی جدید را بیان کرد: “معتقدم که سیاست آمریکا باید حمایت از مردمان آزادی که در برابر تلاش اقلیتهای مسلح برای انقیاد یا فشارهای خارجی مقاومت میکنند، باشد.”
وی در پایان سخنرانیاش خواستار اختصاص کمک ۴۰۰ میلیون دلاری کنگره آمریکا به یونان و ترکیه شد.
این جنگ سرد از زمان آغازش شاهد دورههایی از رقابت و رویارویی شدید همچون دوران بحران موشکی کوبا در اکتبر ۱۹۶۲ و همچنین دورههایی از آرامش نسبی و همکاری، مانند دوره “تنشزدایی” (آرامش) در دهه ۱۹۷۰ بوده است. خوشبختانه، این وضعیت همراه با تنشی که نزدیک به پنج دهه ادامه یافت هرگز به سطح جنگ تمام عیار بین دو “ابر قدرت” نرسید.
عوامل زیادی در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی موثر بودند. در سال ۱۹۸۵، میخائیل گورباچف اصلاحطلب، دبیرکل حزب کمونیست و رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی شد. او سیاستهای باز شدن بیشتر فضا و همچنین تغییر ساختار اقتصادی را برقرار کرد.
دومین فاکتور این بود که اقتصاد فرماندهی کمونیستی در طی چندین دهه، ناتوانی خود را در تولید کالاها و خدمات به هر شکل در مقایسه با اقتصادهای مبتنی بر سرمایهداری در غرب آشکارا نشان داد.
سومین فاکتور مربوط به مثال و فشار غرب بود که در دهه ۱۹۸۰ توسط آمریکا و رونالد ریگان، رئیس جمهوری وقت واشنگتن به عنوان یک معتقد سرسخت به مدل غربی رهبری شدند.
نهایتا در سطح سیاست داخلی، سرخوردگی گسترده در میان مردم همراه با درخواست برای اصلاح مدل حکومتی کمونیستی، از جمله ابزارهای کنترل آن (دستگاه امنیتی ک.گ.ب و ارتش) وجود داشت.
اخیرا در یک میزگرد (تحت عنوان پایان امپراتوری شیطان) که با پشتیبانی مرکز روابط بینالملل و سیاست عمومی Pell به اجرا در آمد، جورج کرول سفیر سابق آمریکا در بلاروس و ژنرال بازنشسته، پیتر زواک بر نقشی که مردم روسیه در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ایفا کردند، تأکید کردند.
با سقوط دیوار برلین در ۹ نوامبر ۱۹۸۹، موج انقلابهای دموکراتیک در اروپا چنان خیرهکننده بود که فرانسیس فوکویاما، محقق سرشناس، کتابی با عنوان “پایان تاریخ و آخرین انسان” (۱۹۹۲) نوشت و در آن استدلال کرد که مدل لیبرال و دموکراتیک غالب شده و برای همیشه غالب خواهد بود.
اتحاد جماهیر شوروی با فروپاشیدن منجر به تشکیل ۱۵ کشور در دوره پساشوروی شد. روسیه، بزرگترین و قدرتمندترین کشور در میان آنها، به عنوان جانشین قانونی اتحاد جماهیر شوروی به رسمیت شناخته شد. این کشور در نهایت جایگاه خود را به عنوان یک قدرت بزرگ در نظام بینالمللی بازیابی کرد.
در سال ۲۰۲۰، روسیه یازدهمین اقتصاد بزرگ جهان از نظر تولید ناخالص داخلی بود. این کشور دارای بزرگترین انبار هستهای جهان است و ارتشش با داشتن حدود یک میلیون پرسنل نظامی فعال، پنجمین نیروی نظامی بزرگ جهان به حساب میآید. این کشور دارای منابع معدنی و انرژی گسترده و یکی از تولیدکنندگان اصلی نفت و گاز طبیعی است.
روسیه کرسی دائمی اتحاد جماهیر شوروی سابق در شورای امنیت سازمان ملل متحد را که یکی از تنها پنج کرسی دائم است، حفظ کرده است.
در سال ۲۰۱۴، روسیه شبه جزیره کریمه، بخشی از اوکراین را که سابقا بخشی از شوروی بود، به خاکش ضمیمه کرد؛ این اولین بار پس از جنگ جهانی دوم بود که یک کشور حوزه اروپا اراضی کشور دیگری را به خاکش ضمیمه میکند. در هفتههای اخیر، سازمانهای اطلاعاتی آمریکا هشدار دادند که روسیه دهها هزار نیرو را در نزدیکی مرز اوکراین تجمیع کرده است که این نشاندهنده قصد اجرای حملهای احتمالی در ژانویه است.»
انتهای پیام
ثبت دیدگاه