مدیر کل هنرهای نمایشی درباره آخرین وضعیت حریم تئاتر شهر و چالش های برخی جشنواره ها سخن گفت.
کاظم نظری که حالا بیش از ۲ سال از حضورش به عنوان مدیر کل هنرهای نمایشی میگذرد، در گفتگویی مفصل با مادوند از وضعیت بودجه تئاتر و همراه نبودن دیگر نهادها با این هنر، گلهمند است. او البته امیدوار است که با اجرایی شدن سند توسعه تئاتر، دیگر دستگاهها هم پای کار بیایند.
این گفتگو مادوند در آخرین روزهای اسفند انجام شد و طی آن درباره مواردی همچون وضعیت حریم مجموعه تئاترشهر، کیفیت برگزاری جشنوارههای تئاتر در سال گذشته، مشکلات هنرمندان با شورای نظارت و ارزشیابی و … صحبت کردیم.
بخش اول این گفتگو که درباره مواردی مانند حریم تئاترشهر و کیفیت جشنوارههای سال گذشته است، پیشروی شماست.
ـ اجازه بدهید با تئاترشهر شروع کنیم. همه دوستداران فرهنگ و هنر ، از وضعیت این مجموعه دلگیر بودند و آرزومند سر و ساماندهی به آن. اما آنچه این روزها در اطراف این مجموعه انجام شده، نگرانکننده است. با وجود منزوی شدن مجموعه، میدانم که به دلیل ایجاد فضای امن کارگاهی، این جداسازی اجتنابناپذیر است تا کارگران به راحتی بتوانند کار خود را انجام بدهند ولی در حال حاضر تئاتر شهر فقط یک خروجی به بیرون دارد و اگر اتفاقی مشابه آتشسویهای قبلی در این مجموعه رخ بدهد، میتواند فاجعهآفرین باشد.
به نکته خوبی اشاره کردید. به هر حال این یک دیوار کاذب است تا کارگران بتوانند کار خود را انجام بدهند. در مدتی که از نصب این حائلها گذشته، وزیر ارشاد ۵ بار از تئاترشهر بازدید کرده و آخرین هفته اسفند در شورای عالی هنر، قرار شد برای تسریع در این کار، آقای وزیر با آقای زاکانی شهردار تهران،صحبت کند تا کار زودتر به پایان برسد.با پیگیریهایی که داشتیم و بر اساس گفتگو با آقای اسلامی، قرار است بهمن سال آینده پروژه را تحویل بدهند چون طراحان بازه زمانی یک ساله را برای این پروژه تعریف کردهاند. درباره در ورود و خروج هم که خودم هم برای دیدن یک نمایشی، دچار سرگردانی شدم، قرار شد شرکت پیمانکار در دیگری تعیبه کند تا ورود و خروج برای مراجعان به مجموعه آسانتر شود. ضمن اینکه قرار شده یکی دو نگهبان مستقر شوند تا دستفروشان به این فضا ورود نکنند تا کارگران با امنیت کامل کار خود را انجام بدهند.
ـ وضعیت استقرار دستفروشان به کجا رسید؟
متاسفانه شهرداری به قولی که در این باره داده، وفا نکرده است. در حالیکه گفتند استقرار دستفروشان حتی جرم دارد. ما از دادستان تهران حکم گرفتیم که هر کس آنجا بساط کند، بازداشت شود اما با توجه به اینکه آنان هم شهروندان این کشور هستند و اقتصادشان بخصوص در شب عید برایمان مهم بود، سختگیری نکردیم بلکه صبر کردیم تا بعد از ایام نوروز، ورود کنیم. به هر حال برادریمان را به دوستان دستفروش، ثابت کردهایم.اما این وضعیت نمیتواند تداوم داشته باشد چون در حال حاضر تردد در پیادهرو به سختی صورت میگیرد. خود من که برای دیدن نمایش به تئاتر شهر رفته بودم،برای خروج از مجموعه، به دلیل استقرار دستفروشان در عرض پیادهرو، باید مدام مراقب میبودم که با افراد و اجناس آنان برخورد نکنم. ضمن اینکه تاکنون چند بار میلهها و حتی دیوارهای حائل را با فشار انداختهاند. با این حال همه تلاشمان را کردهایم که همراهی لازم را با دستفروشان داشته باشیم و حالا شهرداری باید بیشتر پیگیر این مساله باشد چون هم بحث چهره شهر مطرح است و هم مساله شهروندی. شهردار باید مدام از این مکان بازدید کند تا متوجه اتفاقات و وضعیت آن بشود ولی واقعیت این است که شهرداری محترم چنین نکرده. الان دو مساله داریم؛ به جز مساله دستفروشان، به دلیل فعالیت مترو در فضای زیرین تئاتر شهر، باید مجوزهای لازم گرفته شود و همچنین مساله آب و برق در محوطه باید حل شود که برای این کار، نامهنگاریهایمان را انجام دادهایم و شهرداری باید پیگیر باشد تا دوستان بتواند پیگیری اولیه را بکنند. به هر حال آمادهسازی متریال، فرایندی دارد و نیازمند آب و برق است که پیمانکار و وزارت ارشاد واقعا پیگیر بودهاند ولی دستگاههای دیگر، انجام این کار را مدام به تاخیر میاندازند.
ـ ظاهرا قرار بود دستفروشان در خیابان سرمد و رو به روی تئاترشهر مستقر شوند؟
بله، قرار بود دوستان شهرداری آن فضا را آماده کنند تا آنجا مستقر شوند و ما هم بتوانیم کارمان را انجام بدهیم تا به سرعت ساخت این دیوار و حریم ، به پایان برسد و مجموعه بتواند به کار خود ادامه بدهد. چون در حال حاضر چهارراه ولیعصر به عنوان یکی از مهمترین فضاهای دانشگاهی و فرهنگی تهران، چهره خوبی ندارد. درحالیکه باید از نظر زیباییشناسی، بهترین شمایل را داشته باشد ولی متاسفانه همه این کارها را فقط وزارت ارشاد و پیمانکاری که با آن طرف قرارداد است، انجام میدهند در حالیکه توقع میرود سازمان زیباسازی تهران در این زمینه وارد عمل شود چون بهترین فرصت است برای تقویت جنبههای زیباشناسانه این نقطه از تهران. حتی فرصت مناسبی است که با کمک شهرداری، فضای تبلیغاتی برای تئاتر فراهم کنیم تا به جای این دیوارهای سفید، تبلیغات نمایشها جایگزین شود. این کار، ضمن تامین فضای زیبای شهری، میتواند روزنه امیدی باشد برای اقتصاد هنر تئاتر ولی متاسفانه ما خیلی تنهاییم.
ـ از نظر تامین بودجه هم وزارت ارشاد آمادگی ساخت حریم را دارد؟
بله بودجه دارد. حتی آقای وزیر در اختتامیه جشنواره تئاتر مساجد هم که به تئاترشهر آمدند، پیگیر فرآیند پیشرفت حریم بودند اما الان بحث پول نیست بلکه بحث همکاری نهادهای دیگر است که مثلا آب و برق سریع تامین شود، مترو همکاری کند چون وقتی شروع به کندن بکنند، به سقف مترو برخورد میکنیم و لازم است که حتما مهندسان مترو را ببینیم ولی این موضوع مدام به تاخیر افتاده و باعث شده زمان را از دست بدهیم، به آقای اسلامی، آقای برکت و … همه اینها را توضیح دادیم. همه این دستگاهها برای انجام این کار، باید ورود کنند.
ـ بحث بعدی درباره جشنوارههای سال گذشته است. ما چند جشنواره مهم داریم؛ فجر، عروسکی، آیینی سنتی و کودک و نوجوان. ولی برخوردی که با جشنواره آیینی سنتی و کودک شد، دردناک بود. فراخوان جشنواره کودک در بدترین زمان ممکن منتشر شد و خود جشنواره هم در زمانی نامناسب برگزار شد. جشنواره آیینی سنتی هم به محلی برای آزمون و خطا تبدیل شد. در حالیکه این جشنوارهها هم مانند جامعه هنری، سرمایههای ما هستند ولی چرا با آنها مانند جشنوارههایی دمدستی برخورد شد؟
حرف شما را قبول دارم اما تلاش همه همکاران بر این بوده که بتوانیم با برنامهریزی درستی جشنوارهها را برگزار کنیم ولی تا همین سال گذشته با مشکلات زیادی رو به رو بودیم، مانند تصمیمگیری درباره تغییر مکان برگزاری جشنواره کودک. به هر حال این رویداد سالها در یک استان خاص برگزار و از امکانات وزارت ارشاد استفاده شده به این امید که جشنواره در آنجا رشد کند و این استان میزبان جشنوارهای بسیار مهم و اثرگذار بشود ولی مشکلات استان، ما را گرفتار کرده بود.
ـ چه مشکلاتی؟
مدام با مسئولان استان در چالش بودیم و نتوانستند آن گونه که باید با ما و برنامههای ما هماهنگ شوند. بنابراین مدام امروز و فردا کردند تا اینکه وزیر تصمیم گرفت این جا به جایی صورت بگیرد.
ـ البته منظورم درباره تغییر مکان برگزاری جشنواره نبود. بحثم درباره نوع برخورد با جشنواره بود.
به هر حال این تغییر مکان در برنامهریزی ما اثرگذار بود و به عنوان نمونه سبب شد فراخوان در شرایطی منتشر شود که همزمان با تعطیلی مطبوعات بود یا زمان برگزاری جشنواره که مناسب نبود. همه عقبافتادگی در زمان برگزاری جشنواره به این دلیل بود که در استان درست برنامهریزی نشده بود. استان همدان مدام امروز و فردا میکرد و همه سفرهایی که به این استان داشتیم، بینتیجه ماند. به هر حال از شهری که در طول ۱۵ سال، تجربه برگزاری جشنواره را دارد و از تمام امکانات مادی و معنوی وزارتخانه در زمینه تجهیز سالنها و دیگر ملزومات جشنواره بهرهمند شده، انتظاراتی میرود ولی مشکلاتی که در فرآیند اجرا ایجاد شد، به ما برنمیگردد چون همه تلاشمان این بود که جشنواره را در همدان برگزار کنیم. هنرمندان استان هم از مسئولان خودشان خیلی پیگیر این موضوع بودند چون جشنواره کودک، سرمایه همدان بود ولی مسئولان استان، کوتاهی کردند وقتی که وزیر متوجه شد که تمام پیگیریهایش بینتیجه است، تصمیم به جا به جایی گرفت با اینکه خودش اهل همدان است. با همه اینها سعی میکنیم امسال این اتفاقات رخ ندهد و دنبال این هستیم که به زودی و حداکثر تا هفته اول اردیبهشت دبیران جشنوارهها را معرفی کنیم تا برای انجام کارهایشان فرصت کافی داشته باشند.
ـ تکه تکه کردن جشنواره آیینی سنتی هم خوب نبود.
در این زمینه آسیبشناسی کردیم. برخی معتقدند خوب نبود و برخی دیگر میگویند خیلی خوب بود. به هر حال برخی از استانهای ما خاستگاه و متولی بعضی از گونههای نمایشی آیینی هستند. برگزاری این بخشها در تهران که سبب میشود فقط مردم پایتخت از آن بهرهمند شوند، خوب نیست چراکه این جشنوارهها سهم ملت ایران است. مثلا انتقال جشنواره کودک به اردکان برای ما سخت بود چون باید چرخ را از نو میساختیم ولی مردم آنجا به شدت خواستار ادامه جشنواره بودند. کودکان آنجا با اشتیاق و شگفتی تمام، برنامههای تریلی سیار کانون پرورش فکری را تماشا میکردند و در مناطق محروم استان، دختر بچههابا پای برهنه دنبال این تریلی میدویدند. بنابراین اجرای تئاتر برای این مناطق محروم که بچههایشان تا به حال تئاتر ندیدهاند، ضروری است.
ـ درست میفرمایید ولی آزمون و خطا با یک جشنواره معتبر بینالمللی که درباره نمایشهای آیینی و ملی ماست، شاید چندان خوب نباشد و بهتر است فکر دیگری کنیم.
بله معایبی هم داشت که بخشی از آن به برنامهریزی برمیگردد. اگر درست برنامهریزی شود، برگزاری جشنواره در شهرهایی که خاستگاه این گونههای نمایشی است، میتواند خیلی اثرگذار باشد. اگر بحث عدالت اجتماعی و هنری است، باید چنین جشنوارههایی در تمام استانها برگزار شود بویژه آن استانهایی که خودشان خاستگاه هستند. البته چون این جشنواره دو سالانه است، باز هم باید بررسی و با خبرگان این جشنواره صحبت کنیم تا ببینیم به چه نتیجهای میرسیم اما در پی این هستم جشنوارهای اختصاصی برای هویت ملی خودمان داشته باشیم.
ـ تا بحث جشنوارههاست، اجازه بدهید درباره فجر هم بگوییم. به هر حال جشنوارهای است شناختهشده که در تقویم جشنوارههای جهان ثبت شده و هنرمندان مهمی از کشورهای دیگر در آن نمایش اجرا کردهاند ولی همیشه پاشنه آشیل ما بخش بینالملل است. دوره گذشته هم که خیلی از این نظر ضعیف بودیم. در این سالها اصرار بر این بوده که از همسایگان خودمان کار دعوت کنیم ولی بسیاری از آنها تئاتر ندارند. مثلا کشورهای عربی چه تئاتری دارند. با این وصف، چرا بخش بینالملل را حذف نکنیم؟
ببییند اگر شما سنگ بنایی را که از قبل گذاشته شده بردارید، دوباره گذاشتن آن، کار بسیار سختی خواهد بود.
ـ درست است ولی آیا اتفاقی که در بخش بینالملل جشنواره فجر گذشته افتاد، خوب بود؟
نه خوب نبود. ولی دست ما نبود. بیش از ۳۰۰ گروه خارجی، متقاضی شرکت در جشنواره بودند ولی بخش اعظمی از کارها از نظر فرهنگی با ما تناسب نداشتند. بخشی را هم که پذیرفته بودیم، اجرایشان را لغو کردند. حتی عراق هم اجرایش را لغو کرد.
ـ تئاتر عراق که چیزی به تئاتر ما اضافه نمیکند. اصلا برای چه دعوتشان کردیم؟
چرا کار خوب هم دارند که به تئاتر ما اضافه کنند ولی گروههای خوبشان به ایران نمیآیند بلکه به اروپا میروند.
ـ پس چرا باید برای یک کار درجه چند هزینه کنیم؟
کاملا به حرف شما اعتقاد دارم که باید کار خوب بیاید و اگر نیست، این بخش حذف شود اما نمیتوانیم چون احیای دوباره آن، خیلی سخت خواهد بود.
ـ نمیتوانیم به جای چند کار بیکیفیت، یک گروه درجه یک را دعوت کنیم که کل جشنواره اجرا داشته باشد؟
این به دبیر برمیگردد. دبیری که تجربه و ارتباطات قوی داشته باشد و از همان ابتدا اولویت اولش بخش بینالملل باشد. چون ما جشنواره استانی و منطقهای را داریم. فراخوان هم که بدهیم، همه شرکت میکنند. هر یک از این جشنوارهها هم دبیر دارند. بنابراین به عنوان دبیر جشنواره، خیلی نباید خود را درگیر مسایل اینها کنیم در حالیکه با دخالت ما، در این بخشها، اصل کار، از دست میرود. برای بخش بینالملل از همین الان باید رایزنیها صورت بگیرد و رایزنهای فرهنگی ما در کشورهای گوناگون، با دیدن نمایشها، کارهای مناسب را انتخاب کنند و به ما انتقال بدهند تا وارد مذاکره شویم و تفاهمنامه و قرارداد ببنیدیم. اگر هم از عهده هزینهها برنیامدیم، رایزن ما میتواند با نهادهای آن کشور خاص صحبت کند و بگوید این کار نماینده کشور شماست که ما برای اجرا در ایران دعوتش کردهایم. همین کاری که خود ما انجام میدهیم و بخشی از هزینهها را تقبل میکنیم چون آن گروه، نماینده کشور ماست. به هر حال این فرآیندها باید انجام شود. فکر میکنید سالهایی که گروه تئاتر آنسامبل یا گروههای خوب دیگری آمده بودند، چه فرآیندی طی شده بود. آقای مدیر کل با سفرا و رایزنان فرهنگی صحبت و آنان را مامور کرده بود که بهترین کارها را دعوت و با مسئولان آن کشور گفتگو کنند تا بعد از تفاهم اولیه، تیم مرکز هنرهای نمایشی کارها را ببیند. یعنی این فرآیندها باید طی شود ولی متاسفانه نمیشود. این مساله را به گردن دبیران قبلی نمیاندازم چون ما برای انتخاب دبیر، دیر اقدام کردهایم، فرصت کمی برای رایزنی داشتند. از سوی دیگر کسی که دبیر میشود، باید طبق ساختار اداری مرکز عمل کند.
ـ مگر میتواند خارج از آن عمل کند؟
ببینید، یکی از اشکالات ما این است که دبیر منتخب ما در ذهن خود هزاران آرزو و چشماندازهایی دارد که متعلق به خود اوست اما باید بداند که دارد با یک سیستم کار میکند و باید خود را با آن وفق بدهد نه اینکه دبیر انتخابی، بخواهد سیستم را اصلاح کند. مثلا یکی از دبیران میگفت ۸۰ مشکل در مرکز هنرهای نمایشی شناسایی کردهام که برای اصلاح جشنواره فجر، باید حل شود. زمانی که میخواستم مدیر کل بشوم، ۱۲۰ تا مشکل پیدا کردم که بسیاری از آنها قابل حل نیست. به دبیر هم میگویم شما مساله خودت را انجام بده. حل مسائل سیستم، به عهده من است نه شما. چنین رویکردهایی سبب میشود نتوانند جشنواره را به سمت خاستگاه آن پیش ببرند و در دستاندازهای اداری و مسایلی میافتند که سبب ناراحتیها و مشکلاتی میشود. امیدوارم امسال این اتفاق نیفتد چون دبیری که انتخاب میکنیم، خودش در سیستم بوده و بعید است دیگر چنین مشکلاتی ایجاد شود.
ـ الان نمیشود چنین کاری کرد؟
چرا. ولی باید دید دبیر جشنواره چقدر در این زمینه ارتباطات دارد و چقدر گروههای بینالملل را میشناسد و میتواند با آنان ارتباط برقرار کند.
ـ پس چگونه کارهای بینالملل جشنواره کودک از جشنواره فجر بهتر بود؟
فضای آن گروهها خیلی متفاوت است چون هم دبیر جشنواره و هم مرکز استیجمان (اتحادیه جهانی حمایت از تئاتر کودک و نوجوان) ارتباطات خوبی با گروههای بینالملل دارند و گروههای کودک، گروههای دیگر کشورها را به حضور در جشنواره تشویق کرده بودند. با این حال در این دوره رویکرد دیگری داریم تا در بخش بینالملل، جشنواره پرباری داشته باشیم چون فضای ارتباطی ما با دیگر کشورهاست و بازار تئاتر ایران هم محسوب میشود و از همه مهمتر فضای آموزش است. این بخش از جشنواره، فرصتی است برای معرفی نمایشهای خوب ما و حتی معرفی کشور.
ـ دبیران جشنواره چقدر از پتانسیل مرکز هنرهای نمایشی یا دبیران دورههای مختلف کمک میگیرند؟
اینها به خود دبیر بازمیگردد و متاسفانه بعضی از دوستان هم از کسانی مشاوره میگیرند که کاملا با اداره کل زاویه دارند و اطلاعات نادرستی به آنان منتقل میکنند.
ادامه دارد.
ثبت دیدگاه