تاریخچه تشکیل سازمان عقیدتی سیاسی ارتش و سیر تحول آن
25 مهر 1403 - 0:36
شناسه : 315960
0

سرتیپ دوم بازنشسته علیمحمد گودرزی در یادداشتی تاریخچه تشکیل سازمان عقیدتی سیاسی ارتش ( ۲۴ مهرماه ۱۳۵۸) و سیر تحول آن را بررسی کرده است. به گزارش مادوند دراین یادداشت می‌خوانیم: پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، یکی از مسائل مهم کشور، تعیین وضعیت نیروهای نظامی به‌خصوص ارتش بود. به‌همین‌دلیل، گروهی […]

ارسال توسط :
پ
پ

سرتیپ دوم بازنشسته علیمحمد گودرزی در یادداشتی تاریخچه تشکیل سازمان عقیدتی سیاسی ارتش ( ۲۴ مهرماه ۱۳۵۸) و سیر تحول آن را بررسی کرده است.

به گزارش مادوند دراین یادداشت می‌خوانیم: پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، یکی از مسائل مهم کشور، تعیین وضعیت نیروهای نظامی به‌خصوص ارتش بود. به‌همین‌دلیل، گروهی از نیروهای مذهبی و انقلابی و عده‌ای از کارکنان متدیّن ارتش به ستاد مشترک ارتش آمدند و «کمیته نظامی حضرت امام خمینی» ۱ را برای انجام تغییر و تحول اساسی در ارتش، تشکیل دادند.۲
حضرت امام خمینی«ره» که با هوشیاری و دقت خاصی جریان انقلاب اسلامی را رهبری می‌کردند نیز خواهان نفوذ نیروهای مؤمن و انقلابی در ارتش و حفظ ارتش و بازسازی قوانین و مقررات آن براساس اصول و آرمان‌های انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی بودند.

به فاصله یک‌روز پس از پیروزی انقلاب، یعنی در ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ از سوی حضرت امام خمینی«ره»، «سرلشکر محمدولی قرنی» به سمت ریاست کل ستاد ارتش منصوب شد. «سرلشکر محمدولی قرنی» پس از حاضر شدن در ستاد ارتش در ۲۴ بهمن ۱۳۵۷، خطاب به کسانی که در دفتر کارش حضور داشتند، چنین گفت:
«ما وارث یک ارتشِ از هم پاشیده هستیم که اسمش بود ارتش شاهنشاهی که مدعی بودند از مجهزترین ارتش‌های دنیاست. شاید هم از جهت تجهیزات و اسلحه و مهمات این‌طور بود، اما آنچه را که ارتش فاقد آن بود، این است که ارتشی داشتیم که به‌جای حفظ تمامیت ارضی و دفاع از مردم، به‌صورت یک ارتش شخصی درآمده بود و کسانی که می‌خواستند صادقانه خدمت کنند، به آنها اجازه فعالیت داده نمی‌شد… اکنون ارتش دچار وضع نابسامان و از هم پاشیده‌ای است. همان‌طورکه می‌بینید، در ستاد کل ارتش هیچ‌کس نیست. وضع ما در مورد ارتش، بحرانی است و همین مسئله ممکن است به برخی از افراد نامناسب فرصت دهد که بیش از این باعث از هم پاشیدگی ارتش بشوند که بالاخره به ضرر مملکت است. وضع موجود و بحرانیِ کنونی هرچه زودتر باید از بین برود. باید تشکیلات و واحدها و یگان‌ها و ارگان‌های مختلف را سر و سامان بدهیم. بدون شک در ارتش فعلی تصفیه اساسی و کلی صورت خواهد گرفت و ایدئولوژی جدیدی جانشین ایدئولوژی قبلی می‌شود.» ۳

پس از شهادت سپهبد محمدولی قرنی در سوم اردیبهشت ۱۳۵۸، سرلشکر ناصر فربد به‌جای وی رئیس کل ستاد مشترک ارتش شد. ایشان نیز در باب ایجاد تحول در ارتش، سخنی مشابه شهید قرنی دارد.

در خرداد ۱۳۵۸، مذاکراتی بین نخست‌وزیر و اُمرای ارتش راجع به نحوه بازسازی ارتش صورت گرفت. رئیس ستاد کل [ارتش]، ناصر فربد گفت: «به نظر من، امروز نقطه شروع و حرکت به‌سوی بازسازی ارتش باز است و امیدواریم بتوانیم در راستای هدفی که جمهوری اسلامی دارد برسیم.» فربد درباره معیارهای این بازسازی گفت: «ارتش باید ایدئولوژی اسلامی را در رأس برنامه‌هایش قرار دهد. لازم نیست مانند قبل از انقلاب، ارتش در یک نقطه تمرکز یابد… شالوده ارتش ما باید از نظر سیاسی تغییر کند. قبل از انقلاب، ارتش در اختیار یک فرد بود، ولی در شبِ انقلاب که ارتش اعلام همبستگی کرد در اختیار یک ملت است.» ۴

مرحوم «آیت‌الله محمد محمدی‌ری‌شهری» که در اواسط سال ۱۳۵۸ به ریاست دادگاه انقلاب ارتش منصوب شد، طی یادداشتی باعنوان «کارنامه دادگاه انقلاب ارتش» درخصوص اوضاع و احوال پادگان‌های ارتش پس از پیروزی انقلاب و ضرورت حضور روحانیون در ارتش و نقش آنان در حفظ ارتش، خاطراتی را نقل کرده که اهمیت حضور روحانیون در ارتش را به‌خوبی تبیین می‌کند. ایشان در مقدمه یادداشت خود که در مجله صف ارتش به چاپ رسیده، می‌نویسد:
«پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در رابطه با درگیری‌هایی که پس از پیروزی، ارگان‌های دولتی با مردم داشتند، ارتش در رأس ارگان‌هایی بود که از نظر روحی سخت آسیب دیده بود و ضدانقلاب فرصت را غنیمت شمرده برای متلاشی ساختن ارتش از راه‌های مختلف، شروع به توطئه نمود. اگر تلاش روحانیت مبارز و رهنمودهای رهبر کبیر انقلاب ایران نبود، می‌توان گفت امروز ارتشی وجود نداشت.

روز ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ بود که با جمعی از طلابِ جوان حوزه علمیه قم برای همکاری با رزمندگان مبارز اسلام به تهران اعزام شدیم. نزدیک منزل امام (مدرسه علوی) جناب آقای خلخالی را دیدم که عازم مأموریتی بودند. شب را در مدرسه علوی بودیم و صبح، به هر یک مأموریتی دادند. مرا برای حفاظت از «پادگان دپو» ۵ به آن پادگان فرستادند. وارد پادگان شدم، سکوت، رعب [و] وحشت سراسر پادگان را فراگرفته بود. سیم‌های خاردار اطراف پادگان پاره شده و کلیه نظامیان، پادگان را ترک کرده بودند؛ جز تعداد انگشت‌شماری که شاید از ده نفر تجاوز نمی‌کردند. آنها سخت در وحشت بودند که مبادا به آنها حمله شود… .
یکی از نظامیان با من همراه شد و اتاق‌های خالی و درهم برهم نقاط مختلف پادگان و خوابگاه‌های سربازان را که به‌هنگام حمله مردم، سخت آسیب دیده بود و تقریباً چیز سالمی در آنها دیده نمی‌شد، به من نشان می‌داد. ضمناً از ابتکار جالب خود برای ناکام ساختن تعدادی از «خلقی‌ها» که شبانه برای دستبرد به پادگان رفته بودند و با ابتکار او خلع سلاح شده و ناکام بازگشته بودند، برای من تعریف می‌کرد.

مسئله‌ای که سخت قابل تأمل است این بود که آن تعداد از برادران نظامی که آنجا بودند، خود را سخت نیازمند به اقامت یک روحانی در پادگان می‌دیدند. به من اصرار می‌کردند که باید حتماً اینجا بمانی. حقیقت مطلب این بود که از مردم وحشت داشتند. مردم دائماً به پادگان هجوم می‌آوردند و فقط از روحانی حرف می‌شنیدند. من و دوستان طلبه‌ام که آنجا بودیم، مرتب با مردم صحبت می‌کردیم و مانع از هجوم آنها به داخل پادگان می‌شدیم. البته اکثر آنها را قانع می‌کردیم ولی قادر به قانع نمودن «خلقی‌ها» نمی‌شدیم، ولی بالاخره آنها هم خواه‌ناخواه مجبور بودند که مخالفت نکنند.
در کلیه مراکز نظامی به‌ویژه در تهران تقریباً مسئله به همین شکل بود و هرکس در جریان بود، می‌داند که نقش اصلیِ حفاظت از پادگان‌ها را طلاب جوان به عهده داشتند. رهبر کبیر انقلاب خوب می‌دانستند که اگر ارتش از بین برود، استقلال و تمامیت ارضی ایران در خطر است و خوب می‌دانستند که اکثر قریب به‌اتفاق پرسنل نظامی مسلمان و علاقه‌مند به اسلام هستند و اگر مهره‌های اصلی رژیم از ارتش کنار گذاشته شوند، می‌شود ارتش را در خدمت ملت مسلمان آورد. لذا با تمام قدرت از ارتش پشتیبانی نمود… .» ۶

از اواخر سال ۱۳۵۷ و اوایل سال ۱۳۵۸ در بیت «حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» جلساتی درباره ارتش تشکیل می‌شد که مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و برخی از اعضای کمیته نظامی امام«ره» در ستاد مشترک ارتش در آن شرکت می‌کردند. در طی همین جلسات و به ابتکار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، فکر ایجاد نهادی فرهنگی در ارتش شکل گرفت. ۷
«حجت‌الاسلام غلامرضا صفایی» نیز درباره اوضاع ارتش پس از پیروزی انقلاب و چگونگی ورودش به ارتش چنین می‌گوید:

«بعد از پیروزی انقلاب، در اسفند ۱۳۵۷ بود و امام رضوان‌الله‌تعالی‌علیه در مدرسه علوی، (دبستان علوی پسرانه) تشریف داشتند. چون کار زیاد بود، بزرگان و مسئولان انقلاب، شب‌ها آنجا می‌ماندند. من یک‌ شب، حدود ساعت ۹ یا ۱۰ شب بود، از مأموریتی برمی‌گشتم. شهید باهنر و شهید بهشتی و بعضی دیگر از آقایان تا چشمشان به من افتاد، گفتند: ایشان برای آن کار مناسب است. من نمی‌دانستم موضوع چیست. گفتم: چه کاری؟ گفتند: اخباری که از ارتش و به هم‌ریختگیِ آن می‌رسد، اخبار ناگواری است و یک روحانی باید به آنجا برود و در ستاد ارتش مستقر شود تا مسائل و مشکلات و حوادثی که آنجا پیش می‌آید را رفع و رجوع کند.

در آن موقع، ستاد ارتش مورد حمله گروهک‌ها قرار می‌گرفت. یک‌ عده می‌آمدند تا اسناد و مدارک ببرند، یک‌ عده هم می‌خواستند سلاح ببرند. در ارتش یک به هم‌ریختگی و فروپاشیدگیِ نسبی به‌وجود آمده بود. معلوم نبود چه کسی مسئول چه کاری است. من به آقایان گفتم که چون حدود سیزده، چهارده سال در آموزش و پرورش مشغولم، به نظرم اگر یک کار آموزشی به من بدهید مناسب‌تر است. آقایان گفتند: شما موقت به آنجا بروید. من پرسیدم علت انتخاب من چیست؟ گفتند: چون شما دو سال خدمت سربازی انجام داده‌اید و ستوان‌دوم وظیفه بوده‌اید، با فرهنگ ارتش آشنایی دارید. درجات را می‌شناسید و فرهنگ ارتش را کم و بیش بلدید. لذا شما برای این مأموریت در نظرگرفته شده‌اید. من هم پذیرفتم.

اولین دفتری که ما تشکیل دادیم در مدرسه عالی شهید مطهری و در اسفند ۱۳۵۷ بود. من در آنجا یک اتاق گرفتم و بودجه‌ای هم از طریق «آیت‌الله امامی‌کاشانی» که در آن زمان، مسئول تبلیغات دفتر امام خمینی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه بود، در اختیار ما گذاشته شد. چون بازار کتاب خیلی رواج داشت و گروهک‌ها کتاب‌های مختلفی برای معرفی خودشان به ارتش می‌فرستادند؛ از ارتش هم عده‌ای مراجعه می‌کردند و از آنها کتاب می‌گرفتند. من تشخیصم این بود که باید با نیروهای متعهد و انقلابی ارتش مرتبط بشوم و آنهایی که اهل مطالعه‌اند را از نظر کتاب تغذیه سالم کنیم تا هر کتابی از هر جایی وارد ارتش نشود. چون هنوز ما جای پایی در ارتش نداشتیم، کتاب‌های زیادی تهیه می‌کردم و به کسانی که در ارتش با آنها در ارتباط بودیم، می‌گفتم به دیگران هم اطلاع بدهند تا بیایند و کتاب بگیرند. آقایان هم می‌آمدند و مرتب من به آنها کتاب می‌دادم که در کتابخانه‌ها، غذاخوری‌ها و آسایشگاه‌ها ببرند و توزیع کنند. آشنایی ما با ارتش این‌گونه شروع شد.

یکی دو ماه بعد، به نظرم اواخر فروردین یا اوایل اردیبهشت ۱۳۵۸ بود که به این نتیجه رسیدیم باید وارد خود ارتش شویم. نمی‌شد از راه دور این کارها را بکنیم. آقای امامی‌کاشانی حکمی به من دادند. حکم اولیه من مال ایشان است. با آن حکم، من رفتم ارتش. ارتش که رفتم با مسئولین وقت و نیروهای انقلابی ارتش صحبت کردم. از قبیل سرگرد شریف‌النسب، سرهنگ حسنعلی فروزان، سرهنگ نامجوی و دیگران. به این نتیجه رسیدیم که در روابط‌عمومی ارتش مستقر بشویم، در ساختمانی که به نام ساختمان «لانه‌زنبوری» معروف است. در طبقه همکف این ساختمان، روابط عمومی ارتش مستقر بود. به خاطر دارم که دو اتاق در اختیار ما گذاشتند. من رفتم آنجا توی یک اتاق نشستم و در اتاق دیگر هم فردی به‌عنوان منشی و تلفنچی مستقر شد. این‌گونه ما کارمان را در ارتش شروع کردیم. بعد مسئولان ارتش به این نتیجه رسیدند که کلاً روابط‌عمومی را به ما واگذار کنند. اولین تشکیلاتی که به‌اصطلاح برای ما به‌وجود آمد، همان افرادی بودند که در روابط‌عمومی ارتش بودند.» ۸
در ششم تیر ۱۳۵۸، خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی در مصاحبه با «آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای» که در آن زمان، عضو شورای انقلاب بودند، در خصوص احساس نیاز آموزش ایدئولوژیک در ارتش از ایشان می‌پرسد. پاسخی که ایشان می‌دهند، نشان‌دهنده عمق نگاه و اشراف ایشان به طرح تشکیل نهاد عقیدتی سیاسی در ارتش است که به‌تدریج برای پیاده کردن آن اقدام می‌کرده‌اند.

عنوان و بخشی از این گفت‌وگو چنین است:
گفت‌وگویی با آیت‍الله خامنه‌ای
س. با توجه به احساس نیازی که در مورد آموزش ایدئولوژیک در ارتش وجود دارد و با توجه به اینکه پرسنل نظامی نمی‌توانند در احزاب شرکت کنند چه تصمیمی دارید؟
ج. طرحی که در موردش صحبت شده و اولیای ارتش هم این طرح را پسندیده‌اند این است که افراد دانشمند و متعهد به مناسبت‌های گوناگون برای برادران ارتشی سخنرانی کنند و در مورد مسائل ایدئولوژیک و سیاسی برادران را ارشاد کنند. تا کنون تنها امکانی که داشتیم همین بوده است و برنامه‌های مفصل‌تری ان‌شاءالله در آینده خواهیم داشت. البته با توجه به اختناقی که در این مدت طولانی رژیم‌های قبلی بوده و امکان رشد استعدادها وجود نداشته و خلأیی در این مورد احساس می‌شود و امیدواریم برادران ارتشی را در مورد مسایل انقلاب توجیه کنیم. ۹
در آن زمان، لیبرال‌ها معتقد بودند که اداره ارتش باید به دست فرماندهان سابق سپرده شود، به همین دلیل در صدد بودند پست‌های کلیدی به آنها واگذار شود. گروهک‌ها با تشکیل نشست‌ها و ایراد سخنرانی‌ها و به راه انداختن تظاهرات، خواستار انحلال ارتش و ایجاد به اصطلاح، ارتش خلقی بودند.
با این‌وصف، روحانیت نه تنها در پیروزی انقلاب و پیوستن نیروهای نظامی به مردم و انقلاب تأثیرگذار بود، بلکه بنا به گفته «سرلشکر حسین حسنی‌سعدی» پس از پیروزی انقلاب هم در انسجام و شکل‌گیری ارتش نقش مهمی داشت. ایشان در این باره می‌گوید:
«درست است که به دلایل مختلف، در روزهای اول انقلاب، نظم و ترتیب و سلسله‌مراتب در ارتش به فراموشی سپرده شد، اما از آنجا که احکام اسلامی و نظم مبتنی بر این احکام در ذات و فطرت بدنه ارتش موج می‌زد، روحانیت در بیداری این فطرت نقش مؤثری داشت…. با چنین پیشینه مذهبی بود که حرف‌ها و توصیه‌های روحانیت را با دل و جان می‌پذیرفتند. روحانیت برای برقراری نظم منطقی از ما ارتشی‌ها جدی‌تر بود. روحانیون، حامی فرمانده بودند، در عین حالی که سنگِ صبور همه نظامیان بودند. اگر کسانی می‌خواستند از جو انقلاب و آن فضای آزاد سوءاستفاده کنند، با مستندات اسلامی جلوِ آنها می‌ایستادند. روحانیت در انسجام ارتش خیلی نقش داشت.» ۱۰

«مهندس مهدی طیب» از اولین نیروهای عقیدتی سیاسی ارتش درباره طرح اولیه تشکیل نهاد عقیدتی سیاسی در ارتش می‌گوید:
«با توجه به اینکه در آن زمان بحث شوراها و اداره کردن ارتش به صورت شورایی، توسط گروهی که درصدد انحلال ارتش بودند، مطرح می‌شد و تعدادی از همافرها و درجه‌داران جذب این موضوع شده بودند، ما افراد فعال در کمیته نظامی حضرت امام«ره»، از همین موضوع استفاده کردیم و نام آن را «شورای سیاسی ایدئولوژیک ارتش» گذاشتیم. یادم است که من در همان کمیته نظامی حضرت امام خمینی«ره» این ایده را مطرح و بر روی آن کار کردم و وقتی این ایده به یک حدی از پختگی رسید، یک روز صبح، ما برای صرف صبحانه در منزل حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حاضر شدیم [ایشان در آن زمان عضو شورای انقلاب بودند.] و با حضور تعداد دیگری از مسئولان انقلاب مانند آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، حجت‌الاسلام دکتر حسن روحانی، سرتیپ رحیمی و… از من خواسته شد که در مورد ایده‌ام توضیحاتی بدهم و من هم توضیح دادم و به تأیید و تصویب رسید. سپس قرار شد من به دنبال تهیه جدول سازمانی و سایر مسائل آن بروم و آن را اجرایی کنیم. اتفاقاً در همان زمان، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، حکم معاونت وزارت دفاع در امور انقلاب را از شورای انقلاب دریافت کردند و وقتی ایشان به وزارت دفاع تشریف آوردند، اولین سند رسمی برای شکل‌گیری عقیدتی سیاسی ارتش در قالب یک نامه‌ای که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خطاب به من صادر کردند، شکل گرفت. بعد از صدور این حکم، من به دنبال آن افتادم که عقیدتی سیاسی ارتش را شکل قانونی‌تر و رسمی‌تر بدهم. بنابراین به اداره پنجم جهت نوشتن جدول سازمانی مراجعه کردم و در مکان روابط‌عمومی ستاد بزرگ ارتشتاران سابق، سیاسی ایدئولوژیک ارتش تشکیل شد.» ۱۱
 متن این نامه چنین است:
بسمه‌تعالی

از وزارت دفاع ملی (معاونت در امور انقلاب)                          شماره ۲۴-۱۳-۲۰۷
تاریخ ۲۳/۷/ ۱۳۵۸
پیوست …………….
به آقای مهندس مهدی طیب
بدینوسیله بجنابعالی مأموریت داده میشود که طرح شورای سیاسی ایدئولوژیک را که مأموریت تهیه و تنظیم و اقدام‌های اولیه جهت پیاده کردن آن توسط شورای هماهنگی ستاد مشترک از تاریخ ۵/۱/۱۳۵۸ به شما واگذار گردیده، از این پس زیر نظر این معاونت ادامه دهید.
معاون در امور انقلاب، خامنه‌ای
گیرندگان:
۱. دفتر مقام وزارت دفاع ملی جهت استحضار.
۲. تیمسار ریاست ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی جهت استحضار.
۳. معاونت اداری وزارت دفاع ملی جهت آگاهی.
به هر حال پس از حکم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، در تاریخ ۲۳ مهر ۱۳۵۸ و دستور ادامه کار در زمینه طرح سیاسی ایدئولوژیک در ارتش به مهندس مهدی طیب، طرح مزبور آماده و روز پس از آن (۲۴ مهر)، در شورای انقلاب مطرح و به تصویب می‌رسد. با این اقدام، نخستین گام در جهت قانونی شدن نهاد عقیدتی سیاسی در ارتش برداشته می‌شود.
بااین‌وصف، سازمان عقیدتی سیاسی ارتش ایجاد شد تا ارتش را از بُعد معنوی و مکتبی، متحول و آن را در تراز یک ارتش انقلابی و بصیر و در جهت خواست و آرمان‌های انقلاب اسلامی سازد. این سازمان برای دست‌یابی به این هدف، با جذب روحانیون فاضل و انقلابیِ حوزه‌های علمیه – که داوطلبانه خدمت در ارتش را برمی‌گزیدند – و کارکنان ارتشیِ مؤمن از بدنه ارتش، شالوده سازمان عقیدتی سیاسی را بنا نهاد. اما ایجاد این نهاد انقلابی در ارتش و پذیرش آن خیلی هم با سهولت و آسانی همراه نبود.
در بدو امر، سازمان عقیدتی سیاسی ارتش با مشکلات عدیده‌ای مواجه بود که می‌بایست آنها را یکی پس از دیگری رفع می‌کرد. اهم این مشکلات را می‌توان در این سه مورد خلاصه کرد:
مشکل اول، حفظ موجودیت و مانایی ارتش بود. لیبرال‌ها و نیروهای ضدانقلاب در درون و بیرون از ارتش، مرتب و به‌شدت در بوق و کرنا می‌کردند که ارتش باید منحل و به‌جای آن یک ارتش بی‌طبقه توحیدی (شعار سازمان منافقین در آن زمان بود.)، خلقی و ملی ایجاد و یا اینکه اکثر کارکنان آن تصفیه شوند. پدیدآورندگان این نهاد انقلابی در ارتش و دست‌اندرکاران آن، به‌خوبی می‌دانستند که این نوعِ برخورد با ارتش، جز تحقق خواست دشمنان انقلاب و از هم‌پاشیدگی ارتش، هیچ دستاورد دیگری ندارد. ازاین‌رو، با عزمی جزم و با الهام از رهنمودهای معمار کبیر انقلاب و اِبرام و پافشاری نمایندگان امام در شورای انقلاب، به‌ویژه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، ارتش را حفظ و برای تحول آن از لحاظ اعتقادی و مکتبی اصرار ورزیدند تا اینکه این توطئه شوم در نطفه خفه شد.

مشکل دوم، وجود عواملی در ارتش بود که با تحریک عناصری مغرض و معاند در خارج از ارتش، مرتب القاء می‌کردند که تشکیل نهاد عقیدتی سیاسی در ارتش نه تنها در جهت حفظ و انسجام ارتش نیست، بلکه سپردن نظامیان به جوخه‌های اعدام و گذراندن آنها از دم تیغ است. حتی برخی پا را از این فراتر گذاشته و نقشی چون ساواک و یا ضداطلاعات در ارتش را کارکرد این نهاد مطرح می‌کردند. این القائات باعث شده بود تا خیلی از نظامیان و فرماندهان در تشکیل چنین نهادی دچار شک و دودلی شوند. به‌همین‌علت، از خود رغبتی برای همکاری با آن نشان نمی‌دادند. مسئولان عقیدتی سیاسی ارتش با ارتباطات، نشست‌ها، سخنرانی‌ها و روشنگری‌های عالمانه و اقناع‌کننده، به‌تدریج توانستند این طرز تفکر را نیز از ذهن ارتشیانِ مردد و مشکوک بزدایند و اعتماد، همدلی و همراهی را جایگزین آن کنند.

مشکل سوم که شاید خیلی به چشم نمی‌آمد ولی خطر آن به مراتب بیشتر از دو مشکل قبلی بود، وجود عناصری نفوذی و تندرو در انجمن‌های اسلامی بود که با انگیزه‌های مختلف در این انجمن‌ها – که قرار بود یار و همراه عقیدتی سیاسی باشند – خزیده بودند و تیشه به ریشه این نهاد می‌زدند. هرجا هم که دستشان رو می‌شد و بنای حذف یا برخورد با آنها گذاشته می‌شد، فریاد وا اسلامای آنها گوش فلک را کر می‌کرد!

دست‌اندرکاران عقیدتی سیاسی ارتش با کمک عناصر مؤمن و انقلابیِ همین انجمن‌های اسلامی، درصدد برآمدند که خانه‌تکانی کرده و مجموعه‌های اسلامیِ موجود در ارتش را از لوث وجود این عناصر پاک‍سازی کنند. اما کار به این آسانی نبود تا اینکه از حضرت امام استمداد طلبیده شد و ایشان نیز در یک حکم قاطع و انقلابی، دستور پاکسازی و تصفیه انجمن‌های اسلامی را صادر فرمودند.۱۲ پس از این پالایش، به‌تدریج، انجمن‌های اسلامی در عقیدتی سیاسی ادغام شدند.
«حجت‌الاسلام غلامرضا صفایی» در این باره می‌گوید:
«پس از مدتی به این نتیجه رسیدیم که راهی جز اینکه یک سازمان منظمی داشته باشیم وجود ندارد. مسئولان ارتش در آن شرایط، همکاری می‌کردند. چون در ارتشِ قبل از انقلاب هم روحانی وجود داشت به نام قاضی‌عسگر. البته قاضی‌عسگرها روحانیون خودفروخته‌ای بودند که شاه را دعا و طبق نظرات آن حضرات عمل می‌کردند. درواقع یک چیز ظاهری و تشریفاتی بود. بنابراین، ارتش این سابقه را داشت که قبل از انقلاب هم روحانی داشتند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم مسئولان ارتش به خاطر مشکلاتی که پدید آمده بود، مثل برخی انجمن‌های اسلامی، و وجود تندروها، و وجود قاضی‌عسگرها که می‌خواستند از دست اینها هم رهایی پیدا کنند، از طرفی افراد متعهدی هم که در ارتش بودند، احساس می‌کردند چون انقلاب اسلامی شده، کارگزاران و کارکنان ارتش بیش از دیگران نیاز به شناخت مکتب دارند. این عوامل دست‌به‌دست هم داد و انصافاً حضرات هم کمک کردند و ما به این نتیجه رسیدیم که بنشینیم و اساسنامه‌ و شرح وظایفی سازمانی در آن شرایط برای خودمان تنظیم کنیم.

به خاطر دارم، شهید نامجوی و برخی دیگر از خود ارتشی‌ها بودند که با هم نشسته بودیم و طرح سازمان را می‌ریختیم. هنوز اسمی هم برای آن تعیین نکرده بودیم. بعد به این نتیجه رسیدیم که نام این سازمان را «سیاسی ایدئولوژیک» بگذاریم. به این دلیل که نگذاریم مکاتب مختلف سیاسی وارد ارتش شوند یا گروه‌های مختلف سیاسی در درون ارتش، ارتش را از نظر مسائل سیاسی و ایده‌های سیاسی تکه‌تکه کنند. منظورمان از ایدئولوژی هم همان دین و اسلام بود که انقلاب اسلامی بود. پس مدتی طول کشید تا توانستیم این کار را انجام بدهیم.

یادم هست که ما هفتگی کار می‌کردیم و پایان هفته، موادی را که با هم‌فکری آقایانِ نظامی تنظیم کرده بودیم، خدمت مقام معظم رهبری [آیت‌الله خامنه‌ای] که در آن زمان عضو شورای انقلاب و از طرف امام نماینده در ارتش بودند و برای تمشیت امور ارتش و تصفیه افراد ناباب تشریف می‌آوردند، می‌بردیم و ایشان نظرات نهایی‌شان را می‌فرمودند. نیمی از وقتشان را در ارتش، در همان ستاد بودند. مرحوم امیر سلیمی، فرمانده [اسبق] کل ارتش در آن زمان درجه سرهنگ‌دومی داشت و مسئول دفتر آقا بود.

به موازات اینکه ما داشتیم سازماندهی می‌کردیم و شعباتی را در جاهای مختلف برای خودمان در نظر می‌گرفتیم، از طرف دیگر هم داشتیم شرح وظایف و سازمانی تنظیم می‌کردیم و زیر نظر نماینده امام در شورای عالی دفاع یعنی آیت‌الله خامنه‌ای (مقام معظم رهبری) مشغول کار شده بودیم. من شروع به جذب روحانی کردم. روحانیونی در شهرستان‌ها وارد پادگان‌های ارتش شده بودند و با انجمن اسلامی همکاری می‌کردند. بعد که انجمن اسلامی آنجا تابلوی ما را بالا برده بود، (در عقیدتی سیاسی ادغام شدند) مسئولیت را ما به همان فرد روحانی می‌دادیم.

من از برخی از دوستان و آشنایان روحانی که داشتیم و در قم بودند، درخواست کردم. آنها آمدند و مسئولیت‌ها را به آنها دادیم. به خاطر دارم که نیروی هوایی در اصفهان، مسئولیتش با آقای «محمدی گلپایگانی» که الان رئیس دفتر مقام معظم رهبری هستند، بود. مسئولیت نیروی زمینی به آقای «محمدصادق کاملان» که از طلبه‌های فاضل و انقلابی آن روز بود، واگذار شد. در نیروی دریایی هم یک روحانی به نام «محمدعلی الهی» را گذاشتیم.

این به‌طور اجمال، شرایط اولیه تشکیل این تشکیلات و هسته عقیدتی سیاسی بود که آن روز «اداره سیاسی ایدئولوژیک» نامیده می‌شد.
در مورد حکم انتصابم، من خدمت مقام معظم رهبری (آیت‌الله خامنه‌ای) عرض کردم که اعتقادم این است که نیازی نیست از امام حکم برای من گرفته شود. برداشت شخصی من این بود که امام در جایگاهی هستند که نباید برای داخل یک ارتش و یا یک وزارتخانه و یک ارگان، امضا و نوشته امام را ما هزینه کنیم. منتها ایشان با شناختی که از ارتش پیدا کرده بودند و این مشکلاتی که برای ما پدید آمده بود، فرمودند: نه نیاز به این داریم که از امام حکم بگیریم. اگر حکم دیگری و یا دستور دیگری باشد، معلوم نیست خیلی آقایان تبعیت کنند. این بود که ایشان محضر امام می‌رسند و حکم من را امام ابلاغ می‌کنند.» ۱۲
شاید دغدغه مقام معظم رهبری در آن مقطع مخالفت‌هایی بود که رئیس‌جمهور وقت (ابوالحسن بنی‌صدر) با تشکیل عقیدتی سیاسی داشت. زیرا در همان زمان بنی‌صدر به عنوان رئیس جمهور و فرماندهی کل قوا،۱۳ آشکارا و رسماً با عقیدتی سیاسی به مخالفت می‌پرداخت و با اقداماتی که انجام می‌داد، می‌خواست جوّ ارتش به‌گونه‌ای شود که روحانیون و کارکنان این نهاد، به حاشیه رانده شده و از ادامه کار بازمانند. بنابراین، دست‌اندرکاران عقیدتی سیاسی ارتش از طریق مجلس و کمک گرفتن از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، پی‌گیر موضوع شدند.
در تاریخ ۱۳۶۰/۱/۱۷ جلسه‌ای در حضور حضرت امام خمینی«ره» برگزار می‌شود. در این جلسه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حضور می‌یابند و پیشنهاد رسمیت بخشیدن به تشکیلات عقیدتی سیاسی ارتش و صدور حکم انتصاب حجت‌الاسلام صفایی را مطرح می‌کنند.
متن روزنویس آیت‌الله خامنه‌ای در تاریخ ۱۷ فروردین ۱۳۶۰
دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۶۰
صبح ساعت ۹ دیدار امام
مطالبی که باید مطرح شود:
۱. مسئله سیاسی ایدئولوژیک… و پیشنهاد تأیید امام
۲. مسئله… و سپاه پاسداران در پایگاه دزفول
۳. کوه‌های الله‌اکبر
۴. وضعیت آب و جبهه جنوب
۵. مدال نقره
باتفاق آقای طبسی رفتیم و مطالب مشروحاً مطرح شد به امر ایشان خلاصه آن نوشته و تقدیم شد. از آنجا مستقیماً به فرودگاه آمده و روانه کرمانشاه شدم. قبل از آمدن به فرودگاه فرصت شد شمس اردکانی سفیر را ببینم.
کرمانشاه بلافاصله اسلام‌آباد غرب و شرکت در سمینار مشترک ائمه جمعه و مسئولان استان. عصر حرکت به سمت جبهه چغالوند و دیدار با رزمندگان در راه و در پای چغالوند. مراجعت به شهر و حرکت به ایلام ساعت ۱۱ ورود در ایلام و دیدارها.

یادداشت تقویم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و موضوعاتی که  در جلسه با امام خمینی«ره» مطرح کردند.

امام با پیشنهاد ایشان موافقت و در تاریخ ۲۲/۱/ ۱۳۶۰ حکم انتصاب نخستین رئیس اداره سیاسی ایدئولوژیک ارتش را ابلاغ می‌کنند.
متن حکم به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم‏
جناب حجت‌الاسلام آقای حاج شیخ غلامرضا صفایی- دامت افاضاته‏
جنابعالی را به ریاست اداره سیاسی ایدئولوژیک ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب می‏نمایم. امیدوارم در زمینه مکتبی کردن ارتش در تمام زمینه‏ها و قسمتها در حوزه مسئولیت خویش اقدام نمایید. از خداوند متعال توفیق جنابعالی را خواستارم.
و السلام
۲۲/ ۱/ ۱۳۶۰
روح الله الموسوی الخمینی۱۴
در همان تاریخ نیز طی ابلاغیه‌ای از سوی حضرت امام خمینی«ره» خطاب به سرتیپ ولی‌الله فلاحی جانشین ریاست ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، تصریح می‌شود که اداره سیاسی ایدئولوژیک ارتش جمهوری اسلامی ایران در انتخاب خطمشی خود صرفاً تابع ولایت فقیه می‌باشد و در امور پرسنلی و لجستیکی تابع ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران است.
 متن ابلاغیه به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
ریاست ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران
سازمان سیاسی ایدئولوژیک ارتش جمهوری اسلامی ایران در انتخاب خط‌مشی خود صرفاً تابع ولایت فقیه می‌باشد و در امور پرسنلی و لجستیکی تابع ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی است.
والسلام
۱۳۶۰//۲۲
روح الله الموسوی الخمینی ۱۵
پس از این احکام، اداره سیاسی ایدئولوژیک ارتش با مسئولیت حجت‌الاسلام غلامرضا صفایی اقدام به تشکیل ساختار و سازمان این نهاد کرد. نخستین ساختار غیرمصوب اداره سیاسی ایدئولوژیک ارتش در تاریخ ۲۵/۳/۱۳۶۰ ترسیم و براساس آن فعالیت‌ها شروع شد. (ساختار شماره ۱)

متعاقب آن، مرحوم حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیداحمد خمینی طی نامه‌ای به دفتر مشاورت امام در ارتش [حضرت آیت‌الله خامنه‌ای] اعلام کرد که به فرموده امام، این جدول به کلیه سازمان‌ها و ادارات وابسته به ستاد مشترک ارتش و نیروهای سه‌گانه و دیگر ارگان‌های ذی‌ربط ابلاغ و نسبت به اجرای آن تأکید شود.

در اجرای این دستور، دفتر مشاورت امام در تاریخ ۱۳۶۰/۶/۱ طی نامه‌ای به اداره پنجم ستاد مشترک ارتش، ضمن ابلاغ فرمان امام به مسئولان امر، ضرورت و اهمیت ویژه مأموریت این اداره را متذکر و یادآور شد که ارتش جمهوری اسلامی ایران بدون حضور فعال اداره‌ای با این مأموریت و شرح وظایف، از کارایی و جهت‌گیری متناسب با شرایط کنونی، ناتوان خواهد بود.»۱۶
پس از بررسی‌های لازم توسط اداره پنجم ستاد مشترک ارتش و انجام سیر مراحل تصویب سازمان مورد نظر، سرانجام در تاریخ ۱۳۶۲/۴/۲۲ ساختار تنظیمی به تصویب نهایی می‌رسد و از این تاریخ، نخستین ساختار مصوب اداره عقیدتی سیاسی ارتش ابلاغ می‌شود. (ساختار شماره۲)

در تاریخ ۱۳۶۰/۷/۹ سمینار مشترک فرماندهان و رؤسای سیاسی ایدئولوژیک ارتش جمهوری اسلامی ایران در سالن اجتماعات دانشکده فرماندهی و ستاد برگزار و قطعنامه پانزده ماده‌ای صادر و به تصویب حاضرین می‌رسد. در ماده یک قطعنامه چنین تصریح شده است: «تغییر نام سازمان سیاسی ایدئولوژیک به سازمان سیاسی عقیدتی.»۱۷ در همان روز در ماده هشت قطعنامه پایانی سمینار شش‌روزه و سراسری سیاسی ایدئولوژیک که در وزارت دفاع تشکیل شده بود – که در آن زمان، یکی از مدیریت‌های زیرمجموعه اداره سیاسی ایدئولوژیک ارتش بوده – نیز پیشنهاد می‌شود که کلمه «ایدئولوژیک» به «عقیدتی» تغییر یابد.۱۸
اما تا مدت‌ها بعد، به مصوبات این دو سمینار وقعی نمی‌گذارند و تغییری در عنوان اداره سیاسی ایدئولوژیک ارتش ایجاد نمی‌شود.
همچنان تا مرداد ۱۳۶۲ از عنوان اداره سیاسی ایدئولوژیک استفاده می‌شده تا اینکه در این تاریخ، «اداره سیاسی ایدئولوژیک» به «اداره عقیدتی سیاسی ارتش» تغییر نام می‌یابد.
شایان ذکر اینکه در ساختار اولیه عقیدتی سیاسی تا مدت‌ها به حوزه مرکزی عقیدتی سیاسی ارتش، «اداره» و به ادارات تابعه آن، «سازمان» اطلاق می‌شد. در پی تغییرات در عناوین سازمانی این نهاد، در دی ۱۳۶۶، عنوان اداره عقیدتی سیاسی ارتش به «سازمان» و ادارات تابعه که تا این تاریخ عنوان سازمان داشتند به «اداره» تبدیل شدند.
 علاوه بر عقیدتی سیاسی‌های نیروهای سه‌گانه و ستاد مشترک ارتش، عقیدتی سیاسی وزارت دفاع که عنوان سازمان بر آنها اطلاق می‌شد نیز در تابعیت عقیدتی سیاسی ارتش بود. سپس با ادغام دو وزارتخانه دفاع و سپاه در یک وزارتخانه تحت عنوان «وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح»، برابر ماده ۶ قانون جدید وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، مصوب ۱۳۶۸/۵/۲۸  مجلس شورای اسلامی، سازمان عقیدتی سیاسی این وزارتخانه از این تاریخ مستقل و از ارتش منتزع شد.
 مأموریت و وظایف عقیدتی سیاسی ارتش، تا قبل از تصویب قانون جدید ارتش در مجلس شورای اسلامی (۱۳۶۶/۷/۷) توسط مقامات ذی‌ربط به‌شرح ذیل تعیین شد: ۱۹

مأموریت:
مکتبی کردن ارتش جمهوری اسلامی ایران و وزارت دفاع در تمامی زمینه‌ها، بر مبنای اصول قانون و رهنمودهای مقام رهبری، به‌نحوی‌که در کلیه شئون ارتش و وزارت دفاع ، ایمان و مکتب، اساس و ضابطه باشد.
وظایف:
۱. تلاش مستمر و مداوم در تحقق ارتش اسلامی از طریق دریافت خط‌مشی کلی از مقام رهبری و اعمال آنها در کلیه شئون ارتش و وزارت دفاع.
۲. همکاری و هماهنگی با سازمان‌های ذی‌ربط در تنظیم دکترین نظامی، استراتژی، اهداف و برنامه‌های بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت ارتش جمهوری اسلامی و پیشنهاد به فرمانده کل قوا و اتخاذ تدابیر سیاسی ایدئولوژیک بر مبنای اسلام و اعمال آنها از طریق فرماندهان و رؤسای رده‌های مختلف ارتش.
۳. ارتباط پویا و مستمر با حوزه‌های علمیه، مراکز آموزشی و تبلیغات و تحقیقات دینی و مجامع دانشگاهی.
۴. برنامه‌ریزی و اقدام در زمینه آموزش، پرورش و رشد سیاسی ایدئولوژیک پرسنل ارتش جمهوری اسلامی ایران و وزارت دفاع در جهت تحقق ارتش اسلامی.
۵. طرح‌ریزی، اقدام و نظارت بر احداث، تشکیل و توسعه کتابخانه‌ها، آرشیوها، نمایشگاه‌های کتاب، عکس، پوستر و امثال آن در ارتش جمهوری اسلامی ایران و وزارت دفاع.
۶. برنامه‌ریزی و اقدام در جهت ارزشیابی مکتبی و تعیین صلاحیت خدمتی پرسنل ارتش و وزارت دفاع.
۷. نظارت بر تمامی زمینه‌ها و قسمت‌های ارتش و وزارت دفاع در جهت تطبیق امور آنها با موازین اسلامی و نظارت بر اجرای عدالت در ارتش و وزارت دفاع.
۸. بررسی، برآورد و طرح‌ریزی جهت انطباق ساخت و بافت ارتش و وزارت دفاع با موازین اسلامی، با همکاری و هماهنگی مبادی ذی‌ربط.
۹. طرح‌ریزی و نظارت بر امور فرهنگی خانواده شهدا و جانبازان اسلام و ایجاد ارتباط فعال و مؤثر و متقابل بین ارتش و مردم و دیگر سازمان‌های نظامی و شبه‌نظامی، به منظور مردمی کردن هر چه بیشتر ارتش.
۱۰. تولید و پخش برنامه‌های رادیو و تلویزیون و تهیه و انتشار نشریات مفید در جهت رشد سیاسی ایدئولوژیکی پرسنل ارتش و وزارت دفاع.
۱۱. طرح‌ریزی و اقدام جهت تشکیل موزه‌ها و آرشیو نظامی و تدوین کتب تاریخ نظامی و تاریخ جنگ‌های ارتش جمهوری اسلامی ایران.
۱۲. طرح‌ریزی و اقدام جهت بهره‌برداری از افراد و تجهیزات فنی ارتش در زمان صلح در کارهای امدادی، آموزشی، تولیدی و جهادسازندگی در اجرای اصل یکصد و چهل و هفتم قانون اساسی.
سپس با تصویب قانون جدید ارتش جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ۱۳۶۶/۷/۷ و برابر ماده ۱۴ و ۱۵ این قانون، مأموریت‌ها و وظایف سازمان عقیدتی سیاسی ارتش به‌شرح ذیل تبیین شد:
ماده ۱۴- سازمان عقیدتی سیاسی، سازمانی است با سلسله مراتب مستقل و متمرکز که مأموریت و وظایف زیر را به عهده دارد:
۱- مأموریت
رشد و گسترش فرهنگ و ارزش‌های اسلامی در ارتش و وزارت دفاع و سازمان‌های وابسته به آنها بر اساس معیارها و ضوابط اسلامی و تدابیر و رهنمودها و دستورالعمل‌های مقام رهبری.
۲- وظایف
الف: آموزش عقیدتی و سیاسی پرسنل جهت رشد مذهبی و سیاسی آنان.
ب: انجام فعالیت‌های تبلیغی برای پرسنل از قبیل انتشار جزوات و نشریات، تشکیل کتابخانه‌ها و نمایشگاه‌ها و تولید برنامه‌های رادیو تلویزیونی ارتش و اداره مساجد و سایر اماکن مذهبی مربوط.
ج: ارائه خط مشی‌های مکتبی به مبادی ذی‌ربط در جهت انطباق سازماندهی‌ها، مقررات، آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌ها با ضوابط و معیارهای اسلامی.
د: نظارت بر حفظ و عمل به موازین اسلامی در تمامی زمینه‌ها و اعلام موارد خلاف به مسئولین جهت رفع آنها و گزارش به فرماندهی کل در صورت لزوم.
هـ: بررسی و ارزیابی پرسنل از لحاظ شایستگی مکتبی جهت انتصاب، ترفیعات، مأموریت‌های خارج از کشور.
و: انجام کلیه وظایف روابط عمومی ارتش و وزارت دفاع و سازمان‌های وابسته به آنها.
تبصره: ارتش و وزارت دفاع و سازمان‌های وابسته به آنها موظفند پشتیبانی‌های لجستیکی و پرسنلی مورد نیاز سازمان عقیدتی سیاسی را در چارچوب جداول سازمان مربوط که به تصویب فرماندهی کل می‌رسد، در اختیار قرار دهند.
ماده ۱۵- مسئولین عقیدتی سیاسی کلیه یگان‌ها و سازمان‌ها از روحانیونی که حداقل دوره سطح را به پایان رسانده و از بینش سیاسی و اجتماعی کافی برخوردار باشند و در هیچ یک از تشکل‌های سیاسی عضویت و فعالیت نداشته باشند، تعیین می‌گردند.۲۰
علاوه بر مواد ۱۴ و ۱۵ قانون آجا در برخی دیگر از مواد این قانون، حوزه عمل و فعالیت سازمان عقیدتی سیاسی ارتش قید شده است:
۱. مشارکت در گزینش نیروی انسانی (تبصره۳ ماده ۲۹)
۲. بررسی شایستگی مکتبی کارکنان جهت اعزام به دوره‌های آموزشی (مواد۵۳ و ۵۴)
۳. مشارکت در رسیدگی به شکایت و تخلفات کارکنان (مواد ۱۰۴ و ۱۰۵)
۴. مشارکت در رسیدگی به موارد شهادت، جانباز شدن و موارد مختلف معلولیت کارکنان ارتش (ماده۱۲۰).
به‌طورکلی، با توجه به وظایف و مأموریت سازمان عقیدتی سیاسی ارتش، می‌توان فعالیت‌های این سازمان را به دو بخش به‌شرح ذیل تقسیم کرد:
 الف: فعالیت‌های اصلی
۱. تبلیغات ۲. روابط عمومی ۳. آموزش ۴. امور سیاسی ۵. تعیین شایستگی مکتبی ۶. بازرسی
ب: فعالیت‌های ستادی و پشتیبانی
۱. امور روحانیون ۲. طرح و برنامه ۳. امور اداری ۴. امور مالی ۵. امور عام‌المنفعه.

طرح ایجاد ادارات هجده‌گانه عقیدتی سیاسی آجا
در سال ۱۳۷۶، یعنی دو سال پس از انتصاب حجت‌الاسلام محمود قوچانی به ریاست سازمان عقیدتی سیاسی ارتش،۲۱ طرحی برای منطقه‌ای اداره کردن این سازمان سر زبان‌ها افتاد و در سال ۱۳۷۸ رسماً به اجرا درآمد که به طرح «تحول سازنده» از آن یاد می‌شد. در این طرح، هجده اداره پیش‌بینی شده بود که زیر نظر حوزه مرکزی سازمان فعالیت می‌کردند.
در گزارشی که در مجله صف ارتش در سال ۱۳۷۶ درج شده، از زبان ریاست وقت سازمان عقیدتی سیاسی ارتش، به برخی از علت‌های تغییر در ساختار این سازمان، چنین اشاره شده است:
«سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران که از چندی پیش، لزوم تغییراتی ساختاری در سازمان گسترده خود در ارتش را احساس می‌نمود، پس از بررسی راه‌های مؤثر برای حرکت به‌سوی آرمان توانمند، جایگزینی سیستم جدید را به‌جای سازمان قدیم آغاز نمود.
براساس بررسی‌های کارشناسانه‌ای که نسبت به سیستم فعلی سازمان عقیدتی سیاسی به‌عمل آمده بود، مشکلاتی وجود داشت که عبارت بودند از:
گسترش یگان‌های ارتش در سطح کشور، امکان تمرکز عقیدتی سیاسی‌ها را زیر نظر چهار اداره مشکل می‌نمود و بعضاً به بروز نابرابری در سازمان ادارات منجر می‌شد؛
وجود ده‌ها و بعضاً صدها دایره و شعبه عقیدتی سیاسی زیر نظر یک اداره به بروز ضعف در کنترل کیفیت کار و عدم نظارت صحیح می‌انجامید؛
فاصله مکانی بسیار زیاد دوایر عقیدتی سیاسی با مراکز ادارات در تهران به رفت و آمد و مکاتبات پرحجم و طولانی منجر می‌شد، … .»۲۲
در آن مقطع زمانی مسئولان سازمان عقیدتی سیاسی ارتش بر این باور بودند که استقرار تمامی هجده اداره عقیدتی سیاسی مناطق، اهداف ذیل را تأمین خواهد کرد:
الف. اعمال مدیریت قوی و اصولی توسط حوزه مرکزی سازمان و ادارات عقیدتی سیاسی مناطق؛
ب. گسترش امور فرهنگی، آموزشی، تبلیغی در یگان‌های ارتش و خانواده‌های کارکنان مستقر در منازل سازمانی؛
ج. کنترل و اعمال نظارت صحیح‌تر بر عقیدتی سیاسی‌های اقمار؛
د. کم شدن بعُد مسافت اقمار عقیدتی سیاسی با مرکز اداره و در نتیجه تسهیل در کلیه امور؛
ه. تعدیل نیروی انسانی و تجهیزات در عقیدتی سیاسی‌ها؛
و. نقل و انتقالات تمرکزی کارکنان عقیدتی سیاسی و برقراری یک عدالت نسبی در این زمینه؛
ز. نزدیک شدن به سلسله‌مراتب فرماندهی و سرعت بخشیدن به استعلامات صلاحیت مکتبی آنان؛
ح. بهینه‌سازی در زمینه تخصیص اعتبارات علیه تهاجم فرهنگی و اعمال نظارت صحیح بر چگونگی هزینه آن.۲۳
قبل از تصویب طرح مزبور توسط رهبر معظم انقلاب، در بهمن ۱۳۷۶ سه اداره عقیدتی سیاسی در مناطق آذربایجان، هرمزگان و بوشهر به‌صورت آزمایشی تأسیس و کار خود را شروع کردند تا اینکه در تاریخ ۱۷/۱۲/ ۱۳۷۷، طرح منطقه‌ای هجده اداره عقیدتی سیاسی آجا توسط رهبر معظم انقلاب و فرماندهی کل قوا تصویب و ابلاغ شد.۲۴
در پی تصویب طرح و ابلاغ آن از سوی دفتر مقام معظم رهبری، دستور عملیاتی شماره ۲ سازمان عقیدتی سیاسی آجا در تاریخ ۲۲/۱/۱۳۷۸ به کلیه عقیدتی سیاسی‌ها ابلاغ و در آن به تأسیس و استقرار ادارات پیش‌بینی شده در اسرع وقت تصریح شد.۲۵ ادارات و مناطق تازه تأسیس شده به قرار ذیل بود:
۱. اداره عقیدتی سیاسی منطقه آذربایجان (استان‌های آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل)؛
۲. اداره عقیدتی سیاسی قزوین (استان‌های قزوین، زنجان، همدان و گیلان)؛
۳. اداره عقیدتی سیاسی استان بوشهر،
۴. اداره عقیدتی سیاسی منطقه استان خراسان؛
۵. اداره عقیدتی سیاسی استان هرمزگان؛
۶. اداره عقیدتی سیاسی منطقه چابهار؛
۷. اداره عقیدتی سیاسی استان سیستان و بلوچستان؛
۸. اداره عقیدتی سیاسی منطقه استان خوزستان؛
۹. اداره عقیدتی سیاسی منطقه کرمانشاه (استان‌های کرمانشاه، کردستان، ایلام و همدان۲۶)؛
۱۰. اداره عقیدتی سیاسی منطقه لرستان (استان‌های مرکزی و لرستان)؛
۱۱. اداره عقیدتی سیاسی منطقه مازندران (استان‌های مازندران و گلستان)؛
۱۲. اداره عقیدتی سیاسی منطقه استان اصفهان؛
۱۳. اداره عقیدتی سیاسی منطقه استان فارس؛
۱۴. اداره عقیدتی سیاسی منطقه کرمان (استان‌های کرمان و یزد)
۱۵. اداره عقیدتی سیاسی تهران نزاجا؛
۱۶. اداره عقیدتی سیاسی تهران نهاجا؛
۱۷. اداره عقیدتی سیاسی تهران نداجا؛
۱۸. اداره عقیدتی سیاسی تهران سماجا.
پس از گذشت یک سال و چند ماه از اجرای طرح، در تاریخ ۵/۲۵ /۱۳۷۹ طی حکمی حجت‌الاسلام سیدمحمود علوی توسط رهبر معظم انقلاب، به ریاست سازمان عقیدتی سیاسی آجا منصوب شد. با توجه به گزارش‌ها، عملکردها و مشکلات به‌وجود آمده ناشی از طرح مزبور، جز در دو منطقه آذربایجان و فارس، در سایر مناطق اجرای طرح موفقیت‌آمیز ارزیابی نشد. ازاین‌رو، رئیس جدید سازمان دستور برگرداندن ساختار سازمان عقیدتی سیاسی ارتش به شکل سابق را صادر و از سال ۱۳۷۹ طرح مزبور متوقف و ساختار سازمان به شکل سابق برگشت.
تا کنون ساختار سازمان عقیدتی سیاسی ارتش بنا به ضرورت و مأموریت‌های جدید سازمان، چندبار دست‌خوش تغییر شده است. آخرین ساختار مصوب سازمان نیز مربوط به تاریخ ۲۰ دی ۱۳۹۵ است. در سال ۱۴۰۲ نیز ساختاری پیشنهادی ارائه شده که در شرف تصویب است که در صورت تصویب جایگزین ساختار قبلی خواهد شد.

راهبرد کلان و موضوعی سازمان عقیدتی سیاسی ارتش
سازمان عقیدتی سیاسی ارتش هر پنج سال یک بار با توجه به شرایط زمان و متناسب با تغییرات محیطی، شناخت نقاط قوت و ضعف سازمان خود، بررسی تهدیدها و فرصت‌های محیطی و همچنین در نظر گرفتن مأموریت‌های مستحدثه و جدید، نسبت به تدوین و روزآمد کردن راهبرد کلان خود اقدام می‌کند. آنچه در پی می‌آید جدیدترین راهبرد پنج‌ساله این سازمان است که در سال ۱۴۰۱ تدوین و در دستور کار قرار گرفته است:
الف. راهبرد کلان سا ع س آجا
ارتقای معنویت، ولایتمداری، بصیرت دینی و انقلابی کارکنان آجا، خانواده‌های آنان و اعضای وابسته از طریق برگزاری مراسم، جلسات سخنرانی، همایش‌های سیاسی، دیدارهای چهره‌به‌چهره، انتشار نشریات مناسب، برگزاری دوره‌های بصیرت و… با استفاده از بستر فضای مجازی، هنرهای فاخر اسلامی و سایر ظرفیت‌های موجود در چارچوب طرح‌های فرهنگی مصباح.

ب. راهبردهای موضوعی سا ع س آجا
۱. ارتقای کمّی و کیفی مشاوره‌های دینی به کارکنان وظیفه آجا در راستای کاهش آسیب‌های اجتماعی از طریق برگزاری جلسات گفت‌وگوی چهره‌به‌چهره، حلقه‌های معرفت و محبت در سطح یگان‌های آجا؛
۲. تقویت روحیه جهادی، شهادت‌طلبی و ترویج ارزش‌های دفاع مقدس در بین فرماندهان، کارکنان و خانواده‌ها از طریق تبیین و تشریح آراء و اندیشه‌های امام راحل«ره»، تدابیر فرماندهی معظم کل قوا «مدظله‌العالی» و آموزه‌های دینی؛
۳. حفظ و تقویت عدم وابستگی کارکنان آجا به گروه‌ها، جناح‌ها و تشکل‏های سیاسی داخلی و خارجی و انطباق کامل گرایش و رفتار سیاسی کارکنان و خانواده‌های آنان با دیدگاه‌های مقام معظم رهبری«مدظله‌العالی» از طریق ارتقای آگاهی و بصیرت سیاسی کارکنان ارتش؛
۴. ارتقای بینش و بصیرت سیاسی و انقلابی کارکنان و خانواده‌های آجا از طریق ارتقای سواد رسانه‌ای، فضای مجازی، برگزاری دوره‌های بصیرت‌افزا (راه‌اندازی مراکز بصیرت‌افزایی در استان‌ها)، جلسات آگاه‌سازی سیاسی و پاسخ‌گویی به شبهات دینی و سیاسی؛
۵. مقابله با گسترش عرفان‌های نوظهور، فرَق انحرافی، مسیحیت تبشیری و… با بهره‌گیری از طرح‌های فرهنگی مدوّن کاربردی، خلاقانه و نوآورانه (مصباح) و برگزاری مستمر جلسات آگاه‌سازی سیاسی و ارشادی برای کارکنان آجا و خانواده‌های آنان از طریق شبکه هادیان سیاسی در آجا و اجرای آموزش‌های گسترده عقیدتی سیاسی تا سرپنجه‌ها در آجا؛
۶. افزایش رضایتمندی کارکنان آجا از طریق تقویت صندوق قرض‌الحسنه آجا و جذب منابع مالی سامانه فرماندهی؛
۷. مقابله با جنگ نرم و جنگ شناختی دشمنان و رفع شبهات دینی و اعتقادی کارکنان آجا با بهره‌گیری از بستر فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی از طریق تولید محتوای مناسب و انتشار در فضای مجازی در سازمان، اداره‌ها و عقیدتی سیاسی‌ها؛
۸. تشکیل هسته‌های فرهنگی و حلقه‌های معرفت و بصیرت در سراسر آجا به‌منظور تعمیق و بارور نمودن هویت اسلامی ارتش و ارتقای معنویت کارکنان آجا با حضور و مشارکت فرماندهان و روحانیون یگان‌ها در سطوح مختلف؛
۹. ارتقای تاب‌آوری کارکنان آجا در برابر تهدیدات و آسیب‌های فرهنگی از طریق نهادینه نمودن ارزش‌های دینی و انقلابی در بین آنان با اجرای برنامه‌های فرهنگی، آموزشی، سیاسی و قرآنی؛
۱۰. تشکیل شوراهای فرهنگی در آجا، نیروها و یگان‌ها با حضور فرماندهان و مسئولان عقیدتی سیاسی به‌منظور هماهنگی امور فرهنگی و رسانه‌ای و فراهم‌سازی زمینه مشارکت فرماندهان در تصمیم‌گیری‌های فرهنگی در سطح آجا، نیروها و یگان‌های عمده؛
۱۱. تقویت منابع انسانی از طریق جذب هدفمند، آموزش و تربیت بهینه و نگه‌داشت صحیح نیروی انسانی به‌منظور پیشبرد مطلوب برنامه‌های فرهنگی آجا؛
۱۲. ارتقای سطح علمی، مدیریتی و مهارتی مسئولان و مدیران در حوزه‌های فرهنگی از طریق برگزاری دوره‌های مهارت‌افزا در تعامل با مراکز علمی و دانشگاهی؛
۱۳. فرهنگ‌سازی و تکریم ارزش‌های دفاع مقدس و تکریم مفاخر جنگ تحمیلی از طریق مستندسازی تجربیات فرماندهان و پیشکسوتان و انتشار آن در سطح جامعه به‌وسیله رسانه ملی، مطبوعات و فضای مجازی؛
۱۴. تدوین و ترویج سبک زندگی اسلامی- ایرانی به‌منظور جلوگیری از نفوذ فرهنگ غربی از طریق اجرای برنامه‌های متنوع فرهنگی، تشکیل دوره‌های بصیرت‌افزا و تبیین فرمایش‌های فرماندهی معظم کل قوا؛
۱۵. مصون‌سازی کارکنان و خانواده آنان در برابر جنگ‌های ترکیبی، نرم و شناختی- ادراکی از طریق برگزاری دوره‌های آموزشی، جلسات آگاه‌سازی و بصیرت‌افزایی و فعالیت‌های هدفمند؛
۱۶. مقابله با گسترش پدیده بدحجابی در اماکن آجا از طریق فضاسازی معنوی و تبلیغات محیطی مناسب در آجا با تهیه، تولید و عرضه محصولات، محتوا و برنامه‌های فرهنگی و تبلیغی، انتشار مستمر نشریات مختلف عقیدتی، فرهنگی و سیاسی و بهره‌گیری و حمایت از واحدهای فعال امر به معروف و نهی از منکر در کوی‌های سازمانی؛
۱۷. متناسب‌سازی سرانه فرهنگی آجا با نیازهای مخاطبان از طریق تعامل و رایزنی با آجا، ستاد کل ن م، سازمان برنامه و بودجه و مجلس شورای اسلامی به‌منظور گسترش کمّی و کیفی برنامه‌های فرهنگی سا ع س آجا؛
۱۸. نوسازی و توسعه زیرساخت‌ها و فضاهای فرهنگی آجا از طریق تعامل مناسب با نهادها و مؤسسه‌های فرهنگی و تبلیغی در کشور با بهره‌گیری از ظرفیت‌های مالی، فرهنگی و فکری نهادهای مذکور؛
 ۱۹. تعامل حداکثری با سازمان‌های قرآنی کشوری، استفاده از ظرفیت فناوری‌های نوین در حوزه آموزش و حفظ قرآن کریم، تقویت شبکه رابطین قرآنی، تجهیز دارالتحفیظ در یگان‌های تابعه، به‌منظور ارتقای فرهنگ قرآن و عترت در آجا؛
۲۰. ارتقای نقش و جایگاه نهاد خانواده و همراه‌سازی آنان با رسالت و مأموریت سازمانی آجا با انجام برنامه‌های تربیتی، اخلاقی، مهارتی و فرهنگی متناسب و روزآمد در کوی‌های سازمانی آجا؛
۲۱. ارتقای شأن، جایگاه و منزلت اجتماعی آجا از طریق انعکاس توانمندی‌ها و فعالیت‌های مردم‌یاری و معرفی روحیه انقلابی، جهادی، شهادت‌طلبی ارتش به جامعه و تقویت ارتباطات مردمی با بهره‌گیری از ظرفیت رسانه‌های مختلف دیداری، شنیداری، نوشتاری، فضای مجازی و محیطی؛
۲۲. بازطراحی و بهبود ساختار سازمانی سا ع س آجا و روزآمدسازی آن، متناسب با تغییرات پرشتاب محیطی به‌منظور اجرای صحیح مأموریت‌های فرهنگی آجا؛
۲۳. تقویت ساختار سازمانی و زیرساخت‌های فرهنگی آجا در حوزه خانواده‌ها و اعضای وابسته با جلب پشتیبانی سامانه فرماندهی به‌منظور گسترش کمّی و کیفی برنامه‌های فرهنگی؛
۲۴. ارتقای جایگاه اجتماعی آجا از طریق تولید آثار فرهنگی فاخر مانند تئاتر، فیلم سینمایی و سریال مرتبط با ارتش با بهره‌گیری از ظرفیت‌های جامعه هنری کشور؛
۲۵. ایجاد و تقویت دغدغه فرهنگی در بین فرماندهان و مدیران سطوح عالی و میانی آجا از طریق تبیین مخاطرات تهاجم فرهنگی دشمنان، به‌منظور همراهی و مشارکت سامانه فرماندهی در اجرای برنامه‌های فرهنگی.

رؤسای سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا کنون

حجت‌الاسلام‌والمسلمین غلامرضا صفایی

حجت‌الاسلام‌والمسلمین غلامرضا صفایی فرزند میرزاجان در تاریخ ۱۳۱۹/۱۲/۲۵ در شهر مشهد دیده به جهان گشود. در مهر ۱۳۳۴ برای تحصیل علوم حوزوی وارد حوزه علمیه مشهد شد و از محضر استادانی چون حجت‌الاسلام ادیب نیشابوری، آیات عظام مدرس یزدی و وحید خراسانی بهره برده و دروس سطح را به پایان رساند. به مدت پنج سال نیز در محضر آیت‌الله سیدهادی میلانی مباحث درس خارج فقه را درک کرد. در سال ۱۳۴۴ پس از دریافت مدرک دیپلم از آموزشگاه‌های شبانه، در آزمون ورودی دانشگاه شرکت کرد و در رشته الهیات دانشگاه فردوسی مشهد پذیرفته شد و در سال ۱۳۴۸ مدرک کارشناسی خود را دریافت کرد. در همان سال به سربازی اعزام شد و به‌عنوان افسر وظیفه در ارتش خدمت کرد. از تاریخ ۱۳۵۰/۶/ ۱ تا ۱۳۵۴/۶/۳۱  در آموزش و پرورش، دبیر زبان فارسی، فقه و عربی بود. در سال ۱۳۵۱ در رشته الهیات دانشگاه تهران برای مقطع کارشناسی ارشد پذیرفته و پس از دو سال تحصیل در خرداد ۱۳۵۳ با دفاع از پایان‌نامه خود با راهنمایی استاد شهید مرتضی مطهری فارغ‌التحصیل شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی«ره» و تشکیل نهاد سیاسی ایدئولوژیک در ارتش، در اردیبهشت ۱۳۵۸ به ریاست این نهاد منصوب شد. پس از ۱۶ سال در این مسئولیت در سال ۱۳۷۴ به ریاست دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم کل قوا منصوب و سرانجام در تاریخ ۱۳۹۶/۱۲/۱۳ پس از سال‌ها تلاش و مجاهدت در امور فرهنگی نیروهای مسلح بازنشسته شد.    
حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمود قوچانی
حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمود قوچانی فرزند شیخ‌عباس، اسفند ۱۳۲۱ در یک خانواده روحانی در شهر نجف اشرف دیده به جهان گشود. از همان دوران کودکی مشغول به تحصیل علوم دینی شد. دروس سطح حوزوی را نزد پدر بزرگوارش و دروس خارج فقه و اصول را نزد آیت‌الله‌العظمی خویی و امام خمینی«ره» تلمذ کرد. در سال ۱۳۵۸ به ایران آمد و در تهران ساکن شد. برای خدمت در نهاد عقیدتی سیاسی از ایشان دعوت به‌عمل آمد. نخستین مسئولیت ایشان سرپرستی عقیدتی سیاسی لجستیک (آماد و پشتیبانی) نزاجا بود که چندماه بیشتر نپایید. اواخر سال ۱۳۶۱ تا اواخر سال ۱۳۶۳ ریاست اداره عقیدتی سیاسی نزاجا را بر عهده داشت. سال ۱۳۷۴ با انتصاب حجت‌الاسلام‌والمسلمین غلامرضا صفایی به ریاست دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم کل قوا، به‌جای ایشان به ریاست سازمان عقیدتی سیاسی ارتش منصوب شد. پس از حدود پنج سال در سال ۱۳۷۹ از منصب ریاست سازمان خداحافظی و در سنگری دیگر با ارائه کارهای فرهنگی خدمت خود را در جامعه ادامه داد.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمحمود علوی
 حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمحمود علوی فرزند سیدرضی در چهارم اردیبهشت ۱۳۳۳ در شهرستان لامرد استان فارس در یک خانواده روحانی دیده به جهان گشود. در سن دوسالگی همراه خانواده به شهر نجف اشرف مهاجرت کرد. پس از رسیدن به سن تحصیل، مقطع ابتدایی را در مدرسه امام جعفر صادق علیه‌السلام و مقطع متوسطه را در دبیرستان علوی ایرانیان با موفقیت در شهر نجف اشرف به پایان رساند. از سال ۱۳۴۹ وارد حوزه علمیه شد. تحصیلات حوزوی را در نجف، آبادان، قم و تهران پی‌گرفت. پس از انقلاب در دوره‌های اول، دوم، چهارم و پنجم به‌عنوان نماینده منتخب مردم لامرد، مُهر و لارستان به مجلس شورای اسلامی راه یافت. از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۰ به‌عنوان معاون تبلیغات و روابط عمومی سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع انجام وظیفه کرد. از مرداد ۱۳۷۹ تا تیر ۱۳۸۸ به‌مدت ۹ سال ریاست سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی را به‌عهده داشته است. وی نمایندگی مردم تهران در دو دوره مجلس خبرگان رهبری و نیز وزارت اطلاعات در کابینه دولت یازدهم و دوازدهم را نیز در کارنامه خود دارد.

آیت‌الله شهید سیدمحمدعلی آل‌هاشم
آیت‌الله شهید سیدمحمدعلی آل‌هاشم فرزند آیت‌الله سیدتقی آل‌هاشم، در بیست‌وهفتم مرداد ۱۳۴۱ در شهر تبریز دیده به جهان گشود. پدر وی از علمای برجسته تبریز است. تحصیلات مقدماتی را تا پایان مقطع دبیرستان در شهر تبریز گذراند. پس از پایان دوره متوسطه، برای تحصیل علوم دینی به شهر قم عزیمت کرد. اوایل دهه شصت، مسئولیت عقیدتی سیاسی مرکز آموزش پشتیبانی نیروی زمینی ارتش را پذیرفت و به جمع خدمتگزاران سازمان عقیدتی سیاسی ارتش پیوست. مسئولیت‌های او به ترتیب عبارتنداز: رئیس عقیدتی سیاسی مرکز آموزش پشتیبانی نیروی زمینی؛ رئیس عقیدتی سیاسی لشکر ۲۱ حمزه؛ معاون تبلیغات و روابط‌عمومی سازمان عقیدتی سیاسی؛ جانشین رئیس اداره عقیدتی سیاسی نیروی دریایی؛ رئیس اداره عقیدتی سیاسی منطقه آذربایجان؛ جانشین اداره عقیدتی سیاسی نیروی زمینی؛ معاون هماهنگ‌کننده سازمان عقیدتی سیاسی ارتش؛ جانشین سازمان عقیدتی سیاسی ارتش؛ رئیس اداره عقیدتی سیاسی نیروی زمینی و در نهایت از ۲۸ تیر ۱۳۸۸ با حکم مقام معظم رهبری، به ریاست سازمان عقیدتی سیاسی ارتش منصوب شد. در طول خدمت در نهاد عقیدتی سیاسی بیش از سی‌ماه در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل حضور داشت. وی که تحصیلات حوزوی را تا سطح چهار به پایان رسانده بود، به‌مدت چهارده سال نیز در درس خارج فقه حضرت امام خامنه‌ای مدظله‌العالی حضور داشت و از فیوضات رحمانی این جلسات بهره برد. از تیر ۱۳۹۶ با حکم رهبر معظم انقلاب به نمایندگی ولی‌فقیه در استان آذربایجان شرقی و امام‌جمعه تبریز منصوب شد. در اسفند ۱۴۰۲ نیز از استان آذربایجان شرقی به مجلس خبرگان رهبری راه یافت. در۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ پس از سال‌ها مجاهدت و تلاش، در سانحه تلخ، دلخراش و تأسف‌انگیز سقوط بالگرد رئیس‌جمهور و هیئت همراه، در سن ۶۲ سالگی به خواسته قلبی خود که شهادت بود، رسید. یادش گرامی و راهش پررهرو باد.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین عباس محمدحسنی
حجت‌الاسلام‌والمسلمین عباس محمدحسنی فرزند محمدصالح در تاریخ ۱۰/۶/۱۳۳۴ در شهرستان آوج از توابع استان قزوین دیده به جهان گشود. از سال ۱۳۵۲ برای تحصیل علوم دینی به شهر قم مهاجرت کرده، در مدرسه آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی دروس سطح را به پایان رساند. از سال ۱۳۶۳ به جمع روحانیون سازمان عقیدتی سیاسی در نیروی هوایی ارتش پیوست. در اولین گام به ریاست عقیدتی سیاسی تیپ شکاری پایگاه هوایی مهرآباد منصوب شد. رئیس عقیدتی سیاسی پایگاه هوایی شهید نوژه همدان، رئیس عقیدتی سیاسی فرماندهی آماد و پشتیبانی نهاجا، رئیس واحد روحانیت اداره عقیدتی سیاسی نهاجا، رئیس اداره عقیدتی سیاسی ستاد آجا، رئیس اداره عقیدتی سیاسی نهاجا، رئیس اداره عقیدتی سیاسی نداجا و جانشینی سازمان عقیدتی سیاسی ارتش را در کارنامه خود دارد. از تیر ۱۳۹۶ نیز به ریاست سازمان عقیدتی سیاسی ارتش منصوب شد و هم‌اکنون نیز در این مسئولیت منشأ خدمات ارزشمندی است.

 پی‌نوشت:
۱. هسته‌های مرکزی کمیته نظامی حضرت امام در ارتش را چند نفر، ازجمله شهید بزرگوار تیمسار نامجو، شهید کلاهدوز، سرهنگ [حسنعلی]فروزان، تیمسار [محمدرضا]رحیمی، تیمسار[شهید] اقارب‌پرست و افراد دیگری تشکیل داده بودند. آنها سوابق انقلابی و نظامی در ارتش داشتند و مرتبط با حضرت امام، یاران امام و خط امام بودند. بعداً تیمسار شهبازی که آن‌موقع سروان بودند نیز به کمیته اضافه شدند. (پابه‌پای آزادگان، خاطرات امیر سرتیپ عبدالله نجفی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۹۳، ص۵۷و۵۸) سرهنگ محمدمهدی کتیبه، هسته مرکزی این کمیته را علاوه بر افراد ذکر شده، سرتیپ عبدالله نجفی، آقایان شریف‌النسب و طوطیایی نام می‌برد… این کمیته خدمات ارزنده‌ای انجام داد، چون تیمسار قرنی بیست سال پیش از آن بازنشسته و از محیط ارتش خارج شده بود، هیچ شناختی نسبت به ارتش زمان انقلاب و روحیه پرسنل نداشت. این کمیته به‌ویژه آقای نامجو… برای سازماندهی و برنامه‌ریزی ارتش نوین استفاده می‌کرد. (خاطرات سرهنگ کتیبه، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۲، ص۱۵۹-۱۶۱.)
۲. در پرتو ولایت، محمدنبی ابراهیمی، تهران: سازمان عقیدتی سیاسی ارتش، ۱۳۸۱، ص۷.
۳. روزنامه کیهان، ش ۱۰۳۶۷، سه‌شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۵۷، ص۲.
۴. ارتش و انقلاب اسلامی، سعیده لطفیان، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰، ص۳۹۷.
۵. پادگان دپو در کیلومتر ۱۸ اتوبان فتح قرار دارد که شامل مرکز تعمیرات تهران و به «م. ت. ت» معروف بود. در حال حاضر به نام پادگان شهید مرتضی زرهرن (از شهدای مدافع حرم) ارتش است.
۶. صف، ش ۱۶، فروردین ۱۳۶۰، ص۷و۸.
‌۷. ارتش و انقلاب اسلامی، سعیده لطفیان، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰، ص۳۹۷.
۸. نوار مصاحبه با حجت‌الاسلام غلامرضا صفایی موجود در کارگروه تبیین نقش ساع س آجا در دفاع مقدس.
۹. روزنامه جمهوری اسلامی، ش ۲۴، چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۵۸،، ص۷.
۱۰. تاریخ شفاهی ارتش در انقلاب اسلامی، حشمت‌الله عزیزی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۶، ص۱۳۱و۱۳۲.
۱۱. تاریخ شفاهی سازمان عقیدتی سیاسی ارتش در دفاع مقدس (پژوهش)، علی حسین‌احمدی، ۱۳۸۹، ص۲۷-۲۹.
۱۲. نوار مصاحبه با حجت‌الاسلام غلامرضا صفایی، موجود در کارگروه تبیین نقش ساع س آجا در دفاع مقدس.
۱۳. سمت فرماندهی کل قوا در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۵۸ از سوی حضرت امام خمینی «ره» به نمایندگی از خودش به بنی‌صدر تفویض شد. در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۳۶۰ هم وی را از این سمت عزل کرد.
۱۴. صحیفه امام، ج‏۱۴، ص۲۸۲.
۱۵. همان مدرک.
۱۶. در پرتو ولایت، محمدنبی ابراهیمی، تهران: سازمان عقیدتی سیاسی ارتش، ۱۳۸۱، ص۲۶.
۱۷. صف، ش ۲۵، دی ۱۳۶۰، ص۶۸.
۱۸. همان، ص۷۵.
‌۱۹. در پرتو ولایت، ابراهیمی، تهران: سازمان عقیدتی سیاسی ارتش، ۱۳۸۱، ص۲۹-۳۴.
۲۲. قانون ارتش جمهوری اسلامی ایران.
۲۱. ایشان در تاریخ ۱۳۷۴/۲/۷  از سوی مقام معظم رهبری به ریاست سازمان عقیدتی سیاسی آجا منصوب شد.
۲۲. صف، ش ۲۱۳، بهمن ۱۳۷۶، ص ۶و۷.
۲۳. همان، ص ۷.
۲۴‌. نامه شماره ۲۲۸۳/۳۵/۲/ف ک – ۱۳۷۷/۱۲/۱۷، دفتر مقام معظم رهبری.
۲۵‌. نامه شماره ۸- ۵۳۱۵/ س ق – ۱۳۷۸/۱/۲۲ معاونت طرح و برنامه سازمان عقیدتی سیاسی آجا.
۲۶. تکرار استان همدان در زیرمجموعه اداره عقیدتی سیاسی منطقه کرمانشاه به این علت است که عقیدتی سیاسی‌های پایگاه سوم شکاری همدان، گروه پدافند هوایی سوباشی همدان و بیمارستان منطقه‌ای ۵۷۷ همدان از ع.س‌های تحت امر این اداره بوده‌اند.

انتهای پیام

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

کد امنیتی * Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.

WeCreativez WhatsApp Support
همکاران ما آماده دریافت نکته نظرات ، پیام و اخبار شما هستند.
با ما در تماس باشید ...👋