«نیروهای آمریکایی در عراق بیسر و صدا دو حمله پهپادی جداگانه به پایگاههای میزبان سربازان آمریکایی را در هفته اول سال ۲۰۲۲ خنثی کردند. این حملات – که به شبه نظامیان عراق نسبت داده شدند – جای تعجب ندارند: حضور آمریکا در عراق به طور فزایندهای نامطلوب است. تا زمانی که دولت بایدن نیروها را در آنجا نگه دارد، حملات بیشتری صورت خواهد گرفت. هر روز که میگذرد، خطر حملهای مرگبار افزایش مییابد.»
به گزارش مادوند، روزنامه نیویورک تایمز در تحلیلی نوشته است: «حضور نیروهای آمریکایی نمیتواند مانع وقوع حملات تروریستی شود و علیه حملات داعش مفید باشد. مرگ بیهوده سربازان آمریکایی محتمل است، زیرا درست مانند افغانستان، این وظیفه غیرممکن به آنها محول شده است که به عنوان یک انگشت شست سست و شکننده، ترازوی سیاست یک کشور خارجی را متعادل نگاه دارند.
آمریکاییها باید از خود بپرسند: آیا این ارزشش را دارد؟ آمریکا سال گذشته میلادی از افغانستان خارج شد چون حضورش در آنجا دیگر به نفعش نبود؛ ماندن در عراق نیز چنین است.
تجارب آمریکا در افغانستان و عراق به طرز دردناکی نشان داد که هیچ تعداد جادویی از نیروهای آمریکایی نمیتواند تروریسم را ریشهکن کند، این ۲۵۰۰ سرباز هم نمیتوانند. نهاد سیاست خارجی نگران خطرات خروج از عراق است، حال آنکه باید هزینههای ماندن را بررسی کند.
بایدن گفت که تصمیم او برای خروج از افغانستان فقط مربوط به افغانستان نیست. او اعلام کرد: بحث بر سر پایان دادن به سالها عملیات نظامی گسترده برای بازسازی دیگر کشورهاست. تا زمانی که آمریکا تمام نیروهای خود را از عراق خارج نکند، این دوران واقعاً پایان نخواهد یافت.
بایدن باید برنامه خود برای خروج تدریجی نیروها را حداکثر تا بهار آتی اعلام کرده، از نزدیک با شرکای عراقی، منطقهای و اروپایی هماهنگ کند. شبح واکنش شدید داخلی (در آمریکا) – مانند انتقادات وارده به بایدن در مورد خروج از افغانستان – نیز بر دوش او سنگینی میکند؛ اما اگر دست روی دست بگذارد، حملات به نیروهای آمریکایی ناگزیر افزایش یافته و خروج از این کشور را از نظر سیاسی دشوارتر میکند؛ همچنین خطر کشیده شدن آمریکا به یک درگیری بزرگتر را در صورت اشتباه محاسباتی یا تحریک یک گروه شبهنظامی، افزایش میدهد.
دو دهه استراتژی شکستخورده و پرهزینه در افغانستان، کاری کرد که خروج تنها گزینه باشد؛ اما پرونده خروج از عراق حتی از افغانستان هم قویتر است. بسیاری از رهبران منتخب در سیستم سیاسی عراق که واشنگتن به ایجاد آنها کمک کرد، خواهان خروج نیروهای آمریکایی از این کشور هستند. این واقعیت که حضور آنها موضوع بحث شدید داخلی نبوده است، نشان میدهد که ما (آمریکا) چقدر به حضور نظامی طولانی مدت در خارج از کشور عادت کردهایم.
طرفداران ماندن در عراق استدلال میکنند که جمعآوری اطلاعات درباره گروههای تروریستی مانند داعش و القاعده و جلوگیری از پر کردن “خلا” ناشی از خروج آمریکا توسط دشمن، بسیار مهم است؛ استدلالهایی که مشابه آن در مورد افغانستان نیز مطرح میشد.
اما حقیقت این است که حضور آمریکا به تشدید شورشها در عراق کمک کرده است. القاعده و بعداً داعش توانستند از دستاوردهای خود علیه دولت و هرج و مرج ناشی از آن استفاده کنند. منفعت عراق همواره برای همسایگانش بیشتر از آمریکا خواهد بود.
علاوه بر این، این استدلال که برای مبارزه با داعش به نیرو نیاز است – مانند حمله اخیر که منجر به کشتهشدن رهبر داعش در شمال غربی سوریه شد، قابل قبول نیست. عراق و کشورهای همسایهای که با این گروه جنگیدند، به طور فزایندهای میتوانند به تنهایی از ظهور مجدد آن جلوگیری کنند. اگر آمریکا بخواهد تا ریشهکن کردن داعش ادامه داده و تا آنجا پیش رود که هیچ داعشی وجود نداشته باشد، باید تا ابد در عراق بماند.
درست مانند افغانستان، دلیل منطقی آمریکا برای حضور نظامی در عراق این امید سادهلوحانه بود که “سربازان ما میتوانند سریعتر از آنچه دشمنان ما میتوانند سربازگیری کنند، بکشند. این استراتژی ناکارآمد منجر به یک دولت توخالی در افغانستان شد که به محض اینکه آمریکا انگشت شست خود را از روی ترازو برداشت، جلوی چشمان ما منحل شد. این استراتژی ناکارآمد در عراق به پیدایش داعش کمک کرد.
بعید است که دولت عراق با خروج نیروهای آمریکایی از هم بپاشد. اگرچه اختلافات بین گروههای فرقهای عراق و بین آنها توانایی دولت برای خدمترسانی به شهروندانش را کاهش داده است؛ اما خود دولت مانند آنچه در افغانستان اتفاق افتاد، مشروعیت خود را از دست نداده یا تضعیف نشده است؛ همچنین، شبهنظامیان قدرتمند نیز داعش را یک دشمن وجودی میدانند و با شور و حرارت بسیار با آن مبارزه کردهاند، آنها نیز همانقدر از داعش بیزار هستند، که آمریکا.
نیروهای آمریکایی در دسامبر سال گذشته به ماموریت جنگی خود در عراق پایان دادند. دولت بایدن از آن زمان به آمریکاییها اطمینان داده است که نیروهایی که در عراق باقی میمانند، صرفا نقش مشاوره دارند؛ اما ما قبلا این مسیر را طی کردهایم. با پایان سال ۲۰۱۴، باراک اوباما (رئیس جمهوری سابق آمریکا) به طور مشابه اعلام کرد که “ماموریت رزمی ما در افغانستان به پایان رسیده است” و ما به طور کامل به مأموریت “آموزش، مشاوره و کمک” تغییر خواهیم کرد. با این حال، ۱۰۷ کشته دیگر، ۶۱۲ مجروح، صدها میلیارد دلار پول مالیاتدهندگان و شش سال زمان، هزینههایی بود که آمریکا پس از این اظهارات اوباما پرداخت، تا عملیاتش در افغانستان واقعاً پایان یابد.
آمریکا پاسخی برای مشکلات عراق ندارد. این نمیتواند ناامیدی عراقیها را از یک دولت بیپاسخ و خشونت سیاسی کاهش دهد. این کشور برای میانجیگری بین جناحهای رقیب عراق یا گشودن شبکه منافع متقاطع که مانع پیشرفت میشود، مجهز نیست.
این همچنین نمیتواند این واقعیت را تغییر دهد که برخی از قدرتمندترین بلوکهای سیاسی عراق، منافع خود را در ایران میبینند و برخی دیگر احساس میکنند در حاشیه هستند.
بعید است که خروج از عراق بدون دردسر باشد؛ اما با توجه به تجربه خروج از افغانستان، شرکای عراقی ممکن است این بار واقعا برای خروج نیروهای آمریکایی آماده شوند. بهای انفعال این است که سربازان آمریکایی را گوشت قربانی کنیم.»
انتهای پیام
ثبت دیدگاه