مدیریت پیچیدگی های ویژه ای دارد، یکی از موضوعاتی که همواره در محافل علم مدیریت مورد بحث بوده، ماهیت مدیریت است، این که علم است یا
هنر و خب آن چه که امروز بیشتر مورد نظر صاحبنظران علم مدیریت قرار گرفته این است که مدیریت آمیخته ای از علم و هنر است.
اما این سوال، بسیار سوال خوبی است، که راهکارهای موفقیت برای مدیران چیست. اجازه دهید همین ابتدا، اشاره ای کنم به تعریف مدیریت :
در واقع مدیریت، فرایند به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی وانسانی در برنامه ریزی این منابع وامکانات و کنترل آنهاست به گونه ای که برای دستیابی به اهداف سازمانی اثربخش باشند.
حالا با این تعریف، سوال اصلی مقله را می توانم شفاف تر پاسخ دهم، سوال این است که چگونه می توانیم از منابع و امکاناتی که در اختیار داریم، به بهترین شکل برای رسیدن به اهداف، استفاده کنیم، این در واقع مفهوم مدیریت موفق است.
مدیران، وظایف متعددی دارند، اما اهم این وظایف شامل این موارد است :
بر نامه ریزی (planning): یعنی پیش نگری و تدارک منابع برای عملیات آینده .
سازماندهی (organizing): یعنی ترکیب وتخصیص افراد ومنابع دیگر برای انجام دادن کار .
فرماندهی (commanding): یعنی هدایت وجهت دهی افراد در انجام دادن کار .
هماهنگی (coordinating ): یعنی به هم پیوستن و وحدت بخشیدن همه فعالیتها وکوششها
کنترل (control): یعنی رسیدگی به اینکه آیا کلیه امور طبق مقررات ودستورات صوت میگیرد یا نه .
البته هر کدام از این مهارتها و وظایف مدیریتی، می تواند موضوع یک برنامۀ کامل باشد اما فکر می کنم تعریف کوتاهی که ارائه کردم کفایت می کند، تنها لازم می دانم، در مورد وظیفۀ اول مدیران یعنی برنامه ریزی نکاتی را اشاره کنم:
در کتب مدیریت، برنامه ریزی را با تلاش ذهنی قبل از تلاش فیزیکی برابر می دانند، به نظرم این مفهوم بسیار عمیق و معنی دار است، چه بسا بشود مصداق آن را خیلی از آموزه های دینی ما هم یافت. مدیرِ موفق، پیش و بیش از هر کاری باید به برنامه ریزی اهتمام جدّی داشته باشد. بر این باورم که شالودۀ مدیریت، برنامه ریزی است. پس بدون تردید برای موفقیت در عرصۀ مدیریت باید برنامه ریزی را سرلوحۀ کار خود قرار دهیم.
با این تفاسیر، قصد دارم در وقتی که در اختیارم هست، ۹ توصیه برای مدیران داشته باشم، تا انشاالله مدیرانی موفق و کسب و کارهای سودآور و مولد در اقتصاد ملّی را شاهد باشیم :
۱- همگام بودن با تکنولوژی
تأثیر پیشرفت سریع تکنولوژی همه ابعاد زندگی، بخوبی قابل مشاهده است؛ ولی هیچ ترسی نداشته باشید. لزومی ندارد که شما در هر رشته و زمینه ای متخصص باشید. فقط باید پیگیر این مسئله باشید که چه تکنولوژی جدیدی وارد بازار شده است و از آن برای افزایش تواناییهای شخصی خود استفاده کنید.
۲- مدیـــریت اطلاعات
داشتن اطلاعات, منبع بسیار با ارزشی برای هر مدیر محسوب می شود. سعی کنید که اطلاعات خود را در همه زمینه ها گسترش دهید. حافظه خود را تقویت نمایید تا اطلاعات کسب کرده را فراموش نکنید و از آنها بتوانید در همه جا استفاده کنید. همچنین ضروری است که اطلاعات جمع آوری شده را در جایی ثبت نمایید تا در صورت فراموش کردن بتوانید دوباره به آنها دست پیدا کنید.
۳- تعــادل احساســات
تقریباً استرس در طول روز همراه انسان است. بنابراین، برقراری تعادل میان کارهای شخصی و شغلی به کنترل استرس کمک می کند. داشتن تعادل در احساسات، نشانگر دستیابی شما به چشم انداز مورد نظرتان است.
۴- مدیــریت ارتباطات
بر ارتباطات خود مدیریت کنید، نه بر کارمندانتان. نکته مهم این است که بتوانید بدون بیان مشکلات در یک محیط کاری پرتحرک از نحوه ارتباط کارمندان تمام وقت، پاره وقت، قراردادی و آموزش دیده به ضعفهای موجود در سیستم پی ببرید و از تواناییهای درونی آنها برای رسیدن به اهداف سازمان سود ببرید.
۵- توانایـــی سازگــار شدن با محیط
در دنیای بشدت متحولِ کار باید یاد بگیریم که خود را با شرایط محیطی پر تحرک و پرتلاطم تطبیق دهیم. یک مدیر موفق باید بتواند در ظرف یک دقیقه نقش خود را از سیاستگذار به حامی یا هدایت کننده گروه تغییر دهد.
۶- مدیـــریت منابع
همواره میزان بودجه تخصیص یافته، کم است. بنابراین اگر فکر می کنید که بودجه کافی ندارید، ناامید نشوید و کنار نکشید. به همین دلیل استفاده بهینه از منابع تحت اختیار توسط مدیر ضروری است. تجربه و دانش کارمندان اهمیت فراوانی دارد و می توان از آن به عنوان یک عامل پیش برنده برای شرکت استفاده کرد.کارمهم مدیر،آموزش کارمندان، ایجاد انگیزه همراهی در آنها و همچنین ایجاد زمینه های پیشرفت چشمگیر در سازمان است .
۷- اخلاق خوب
مهارتهای رفتاری، برای سازمان، در حکم یک فیلتر است. اخلاق خوب یک مدیر به تمام کارمندان منتقل می شود. با اخلاق خوب می توانید صداقت، وفاداری و همدلی را در کارمندان خود ایجاد نمایید. تقویت این عامل شخص را به سوی موفقیتهای اقتصادی هدایت می کند.
۸- تنــوع
امروزه مدیــران با قشرهای مختلفی از مردم کار می کنند. از این رو، آشنایی با رفتارها و دیدگاههای آنان امری کاملا ضـــروری است.
۹- هدایت نه مدیـــریت
مدیر باید همانند یک رهبر، خلاق بوده، به دنبال هدفهای بلند مدت باشد و کارکنان خود را مورد توجه قرار دهد. ایجاد اعتماد و تحرک از ویژگیهای یک رهبر موفق است .
۱۰-چشم انداز کسب و کار
چشم انداز کسب و کار ما نباید یک هدف مقطعی یا شخصی باشد. امروزه، مدیرانی موفق هستند که بتوانند میزان پتانسیل کاری موجود در سازمان خود را پیش بینی کنند و تشخیص دهند که چشم اندازشان تا چه میزان تحقق می یابد و چقدر توانسته اند چشم انداز خود را به کارکنان و بدنۀ سازمان انتقال دهند.
اجازه دهید همین جا اشاره ای کوتاه به مفهوم چشم انداز در مدیریت استراتژیک هم داشته باشم.
سازمان ها برای تحقق اهداف و کسب موفقیت نیازمند تصویری روشن از آینده خود می باشند، تصویری که جهت گیری های آتی سازمان را به وضوح معین نماید .
معمولاً چشم انداز دور نمای آرمانی سازمان را مشخص می کند و در پاسخ به سوال “جایگاه آینده سازمان کجاست؟” بیان می گردد .چشم انداز آینده ای است واقع گرایانه ، محقق الوقوع و جذاب برای سازمان (نی نوس ،۱۹۹۲).
هر چند شاید به نظر بیاید که چشم انداز داشتن، کاری لوکس و فانتزی است ! اما واقعاً این طور نیست، چشم انداز، به تمام اقدامات و کارهای مدیران و کارکنان و اجزای مختلف سازمان جهت می دهد و نقش مهمی در تجمیع نیروها خواهد داشت.
ثبت دیدگاه